قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

سابقاً مختصری در باب نظام ولایی جامعه و ساخت إتّساطی امت، عرض شده بود. در اینجا، مقصود آن است که نسبت امر به معروف و نهی از منکر، با آن نظام إتّساطی، عرض شود. (رجوع شود به این مطالب: اینجا و اینجا) همواره این سؤال کلیدی وجود دارد که واجب بنیادین «امر به معروف و نهی از منکر»، چگونه باید اجرایی شود و چرا این واجب، روی زمین مانده است و همه‌ی دغدغه‌مندان و دل‌سوزان، به هر نحو، در پی تبیین این مسئله هستند اما هر چه که پیش‌تر می‌رویم، این واجب اجتماعی، فراموش‌تر می‌شود.

در نظام فقهی شریعت اسلام، با توجه به محدوده‌ی احکام و مطابق با ساحات حیات انسان، دو دسته‌ی کلی احکام شکل می‌گیرد: احکام فردی یا به تعبیر قرآن، احکام سرّ و احکام اجتماعی یا به تعبیر قرآن، احکام علن. احکام فردی و ساحت سرّ، همه‌ی تاریخ فقهی اسلام را پوشش داده‌اند و کمتر به ساحت احکام علنی و اجتماعی، پرداخته شده است احکامی مانند حکومت، حجاب، امر به معروف و نهی از منکر و ... که شاید تعدادشان کمتر باشد اما اگر نباشند، احکام سرّ نیز مجال نمی‌یابند.

سوای آن نکته‌ای که در باب امر به معروف و نهی از منکر، سابقاً عرض شد و توجه به این نکته که طبق آیه‌ی 104 سوره‌ی بقره، «دعوت به‌سوی خیر»، گام پیش‌تر امر به معروف و نهی از منکر است، این واجب جمعی، اجرایی نمی‌شود مگر ذیل استقرار نظام ولایت در تمام سطوح اجتماع یعنی تحقق تام و تمام مفهوم امت. نسبت‌شناسی مفهوم امت به عنوان ساخت اجتماع اسلامی، با اجتماع لیبرال و اجتماع سوسیال، در تصویر زیر، ارائه شده است:

 


تحقق تام و تمام مفهوم امت، بدین معناست که همه‌ی افراد جامعه، جایگاه خود در نظام امامت و ولایت را بشناسند و هر کس، نسبت خود را با سلسله‌ی ولایت، تنظیم کند. تک‌تک افراد جامعه، ولی دارند و این ولی، باید در نهایت به ولی فقیه، امام معصوم و خدا، منتهی بشود. هر مرد بر همسر خود و هر پدر بر اهل بیت خود، ولایت دارد و باید ولایت خود را منتشب و منطبق با سلسله‌ی ولایت، نظام بدهد. هر انسانی در چنین جامعه‌ای و چنین نظامی، مسئول رعیت خودش است و همه‌ی افراد به نسبت میزان ولایت خود، مسئولیت دارند. کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته.

امر به معروف و نهی از منکر، در این نظام، قابلیت اجرایی دارد و بر این بستر، سوار می‌شود و اصلاً در خود ماهیت مفهومی امر و نهی، این معنا نهفته است که لزوم امتثال و فرمان‌بری امر و نهی، ولایت و امامت است و انسان، از کسی امر و فرمان می‌برد که فرمان‌ده و ولی‌اش باشد. فلذا برای امر و نهی انسان‌ها، باید امر و نهی افراد، از طریق و مجرای ولی و امام آنها صورت بگیرد وگرنه چنانی که در جامعه دیده می‌شود، محلّ نزاع و درگیری خواهد بود. اگر ولی و امام فرد، او را امر و نهی کند، دیگر کسی نمی‌تواند بگوید «به شما ربطی ندارد»! البته مسائل آدم‌ها به کس دیگری ارتباط ندارد اما به خدا که ارتباط دارد و باید کسی امر و نهی کند که مسائل آن فرد از طریق ولایت، به او ارتباط پیدا کرده است.

یک نکته‌ی جانبی هم باید مورد توجه قرار بگیرد و آن اینکه اساساً در متون دین اسلام، مومنین در سطح جامعه، امر و یا توصیه‌ی به «وحدت» نشده‌اند و امر و توصیه‌ی به «جماعت» شده‌اند. (مؤمن باید اهل توحید باشد، نه وحید!) وحدت یعنی تنهایی و وحید یعنی تک و تنها و توحید یعنی تنهاسازی و تک‌سازی و به قول کفار ایندیویژوالیزیشن، و توحید هم مثل استکبار، فقط شأن خداست. امت واحده، امتی است که تنها یک خدا و یک پیغمبر و یک دین و یک کتاب دارد. انسان‌ها در آغاز خلقت، امت واحده بودند تا اینکه در جایگاه و مقام امر و ولایت و حکومت، تنازع و اختلاف کردند و فشل شدند. در مقابل این سطح، مومنین در سطح اجتماع، توصیه‌ی به جماعت شده‌اند و طبق روایات، جماعت یعنی جماعت اهل حق اگر چه قلیل و کم باشند.


در آیه‌های مبارک قرآن نیز، این حواله‌ی امر به معروف به سلسله‌ی نظام ولایی توحیدی و تحقق امت، به خوبی دیده می‌شود:

کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر - شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شده‏‌اید: به کار پسندیده فرمان مى‌‏دهید، و از کار ناپسند بازمى‌‏دارید، (بخشی از مبارکه‌ی 110 سوره‌ی آل‌عمران)

 

لَیْسُوا سَواءً مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ یَتْلُونَ آیاتِ اللَّهِ آناءَ اللَّیْلِ وَ هُمْ یَسْجُدُونَ (113) یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَر (ابتدای مبارکه‌ی 114) سوره‌ی آل‌عمران

یکسان نیستند. از میان اهل کتاب، گروهى درست‌کردارند که آیات الهى را در دل شب مى‏‌خوانند و سر به سجده مى‌‏نهند.

 به خدا و روز قیامت ایمان دارند؛ و به کار پسندیده فرمان مى‏‌دهند و از کار ناپسند بازمى‏‌دارند؛

 

اساساً جامعه‌ای که صورت امت داشته باشد و سلسله‌ی نظام ولایت در آن، از صدر تا ذیل، محقق شده باشد، جامعه‌ی مؤمنانه است و شأن ایمانی یافته است و به تعبیر قرآن، «بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض‏» محقق شده است و در نتیجه، امر به معروف و نهی از منکر، بستر اجرا می‌یابد و در مقابل، جامعه‌ای که سلسله‌ی نظام ولایی آن، مخدوش باشد، دیگر افراد، ولیّ هم نیستند و به بیان قرآن، «ُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْض‏» هستند و این جامعه، شأن و هویت نفاق و منافقانه می‌یابد و در نتیجه، امر به معروف در آن، امر به منکر است و نهی از منکر، نهی از معروف.

الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقینَ هُمُ الْفاسِقُونَ (مبارکه‌ی 67 سوره‌ی توبه) - مردان و زنان دو چهره، [همانند] یکدیگرند. به کار ناپسند وامى‏‌دارند و از کار پسندیده باز مى‌‏دارند، و دست‌هاى خود را [از انفاق‏] فرو مى‌‏بندند. خدا را فراموش کردند، پس [خدا هم‏] فراموششان کرد. در حقیقت، این منافقانند که فاسقند

 

وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ (مبارکه‌ی 71 سوره‌ی توبه) - و مردان و زنان با ایمان، أولیاء یک‌دیگرند، که به کارهاى پسندیده وا مى‌‏دارند، و از کارهاى ناپسند باز مى‏‌دارند، و نماز را بر پا مى‏‌کنند و زکات مى‌‏دهند، و از خدا و پیامبرش فرمان مى‌‏برند. آنانند که خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد، که خدا توانا و حکیم است.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۱۳
ــ ــشــمــســ

نظرات  (۱)

۱۳ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۳ مخاطب خاموش

سلام

بالاخره نظام اتساطی یا ایساطی؟ تفاوتش چیست؟

این مسئله که باید ولی، امر به معروف کند صحیح. اما افراد جامعه هم چون بخشی از امتند (طبق تعریفی که در متن آوردید) باید امر به معروف داشته باشند. چون همه به هم ربط و ارتباط دارند.

در آیه ی واعتصموا بحبل الله جمعیا و لا تفرقوا، تفرقه اگر مقابل وحدت نیست، مقابل چیست؟ جمع؟

از اعتصام به حبل الهی هم وحدت بر می آید نه تفرقه.

ترجمه ی ای که برای آیات انتخاب کرده اید اشکال دارند. خصوصا در آیه آخر مورد اشاره که ولی را دوست ترجمه کرده است.

 

پاسخ:
سلام
توجه خوبی است. اتساط، باب افتعال از وسط است یعنی أخذ و اتخاذ وسط که عموم و مردم جامعه باید اینگونه باشند و اتساط کنند. ایساط، باب افعال است از وسط یعنی انجام فعل وسط، یعنی واسط کردن که از سوی اولیاء انجام می شود. هر دو به یک نظام اشاره دارد منتهی از دو وجه. اما مفهوم إتساط، رایج‌تر است و دلالت کامل‌تری دارد. بنده هم هر دو مورد را به أتساط، تغییر دادم.
افراد امت هم باید امر به معروف کنند، منتها دو نکته را باید رعایت کنند: نخست اینکه کسانی را که ذیل ولایت خودشان هسستند، مستقیما امر و نهی می کنند و کسانی را که ذیل ولایتشان نیستند، غیرمستقیم و از طریق ولیّ آنها در سلسله. اینکه گفته شده است که ولیّ باید امر و نهی کند، به معنای این نیست که فقط ولیّ جامعه امر و نهی کند بلکه همه‌ی کسانی که ولایت دارند (از صدر تا ذیل امت)، باید امر و نهی بکنند، مسئله بر سر این است که امر و نهی (که نهی هم خود نهایتا امر است) باید از مجرای ولیّ صورت بگیرد تا قبول و عمل شود. شما اگر یک نفر در خیابان به ناموستان بگوید مثلا حجابش درست نیست، ناراحت نمی‌شوید اما اگر به شما بگوید که شما به او تذکر دهید، هم پذیرش از مجرای شما ممکن‌تر است و هم اگر غیط و غلطتی لازم شد، در داخل نظام ولایی است و جامعه را جریحه‌دار نمی‌کند.
تفرقه در این معنا و کلا در قرآن، مقابل جمع و جماعت است (جماعت، منتهای إجماع است با تای مبالغه احتمالا، کلا وزن فَعال، منتها و بیشترین حدّ وزن إفعال است) و در روایات هم بسیار تاکید شده است که اهل جماعت باشید و جماعت را هم جماعت اهل حق تعریف کرده اند نه جمعیت و اکثریت افراد. هیچ کجا در آیات و روایات، در معنای اجتماعی از وحدت، یاد نشده است یا حداقل بنده ندیده ام. وحدت، خاص خداست و تنها کسی که باید وحید خوانده شود، خداست و توحید یعنی همین.
ترجمه هم بنده، ترجمه ی آقای فولادوند را کپی کردم و دست در ترجمه نبردم و ظاهرا نظر ایشان در این آیه، بر این معناست. که البته بنده به أولیاء، تغییر دادم پس از تذکر شما.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی