قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

۱۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

قدرت اتمی، دوره‌اش به پایان رسیده است و منظور این بنده از قدرت، نه تعبیری ژئوپلتیک یا ژئومیلیتاریستیک، که یک تعبیر کاملاً ژئوسوشال و ژئواکونومیکال است. قدرتی که در اینجا منظور نظر است، قدرت در معنای توان الکتریسیته است و در هر صورت، یکی از شرایط و لوازم بقای در جهان کنونی، تضمین تولید و ذخیره‌سازی حجم کافی از الکتریسیته در داخل هر کشور است چرا که یکی از منازعات آینده، منازعه بر سر منابع الکتریسیته است. از سال 2010 به این سو، Atomic Power در تولید الکتریسیته، دوره‌اش به سر رسیده است و اصلی‌ترین عامل آن هم، مخاطرات زیست‌محیطی قدرت اتمی و هسته‌ای است و اما این اصلاً به معنای بی‌اعتبار شدن دانش هسته‌ای نیست. تولید الکتریسیته هسته‌ای در کشورهای جهان، نشان می‌دهد که انرژی هسته‌ای، مهم‌ترین و اساسی‌ترین منبع تولید الکتریسیته در جهان است و اصلاً نباید این سوخت را دست کم گرفت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۴ ، ۰۱:۴۷
ــ ــشــمــســ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۴۸
ــ ــشــمــســ

تمدن‌ها، بر بستر نظری و معرفتی مختص خود و به واسطه‌ی اعتماد عمومی انسان‌ها به مبانی و وعده‌های آن تمدن، شکل می‌گیرند و از همین رو، واجد هویت خاص و اختصاصی هستند. اگر وضعیتی را که انسان در زمین، هیچ تمدنی شکل نداده است، بتوان فرض و تصور کرد و نام آن را «صفر تمدن» بگذاریم؛ مانند این است که انسان در مقام جمعی، در مرکز یک دایره از صورت‌های امکان تمدن، قرار گرفته است. منطبق با معتقدات معرفتی و نظری محوری انسان فعال هر دوره، انسان یکی از راه‌های ممکن به سمت محیط دایره را انتخاب کرده و مطابق با غایاتی که برای حیات خود، مفروض کرده است، صورت تمدنی حیات فردی و اجتماعی خود را رقم می‌زند. انسان مدرن مغرب‌نشین، که تقریباً پس از سال‌های 1500 میلادی، انسان فعال سیاره شد، غایات خاصی را برای خود، منظور کرده و تمدن مدرن را رقم زد که وضعیت‌های پست‌مدرن و ترنس‌مدرن نیز، باطناً و ماهیتاً تفاوتی با وضعیت مدرن ندارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۴
ــ ــشــمــســ

حقیقت را حضرت سرّ أنبیاء، علی ابن ابی‌طالب علیه‌السلام، در بیانی به جناب کمیل، در نخستین مرحله و در ساده‌ترین صورت آن، «الْحَقِیقَةُ کَشْفُ سُبُحَاتِ الْجَلاَلِ مِنْ غَیْرِ إشَارَةٍ» خوانده است. سبحات، جمع سُبحه است و همه‌ی تلاش انسان در حیات، باید کشف همین سبحات باشد تا ره به جلال حضرت حق ببرد. «کشف» یعنی کنار زدن و برداشتن، سبحه نیز، موانع و حجاب‌هایی هستند که باید کنار زده و برداشته شوند تا انسان به جلال حضرت حق، برسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۳
ــ ــشــمــســ

در زبان قرآن، مادر به «اُمّ»، خوانده شده است و این مفهوم با إمام، هم ریشه است و از همین روی، یکی از گردنه‌های صعب تفسیر و فهم این مفهوم را رقم زده است. هماره گفته می‌شود که اگر در یک خانواده، پدر یا «أبّ»، ولیّ خانواده است پس چرا مادر به امام، تقریب شده است و این ابهام، یکی از دقایق و ظرایف قرآنی را رقم زده است که فهم و درک همین لطیفه، کانون درک نظام جامع امامت در عالم است.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۹
ــ ــشــمــســ

ابزار، به لحاظ ماهیتی، یا محصول تجرید حِکمی هستند و یا محصول و مأخوذ از انتزاع فلسفی. در تجرید که جان‌مایه‌ی حکمت است، ابزار، وجودی إتحادی، إتسّاعی و إتصالی با وجود انسان دارند یعنی متحد با انسان و توسعه و امتداد قوای جسمانی انسان هستند. ابزار در این روی‌کرد، وابسته‌ی به انسان و تابع وجود انسان و مخدوم و مسخّر انسان هستند به نحوی که بدون انسان، هیچ موجودیت و موضوعیتی ندارند. ابزاری همچون بیل و چکش و شمشیر و چاقو و کلنگ و تیر و کمان و نیزه، چنین وضعی دارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۶
ــ ــشــمــســ

انسان وقتی که می‌خواهد به میهمانی برود، خیلی به خودش می‌رسد: إستحمام می‌کند؛ خودش را تمیز و پاکیزه می‌کند؛ حسابی به خودش می‌رسد؛ لباس‌های تمیز و مرتب، بر تن می‌کند؛ موهای سر و صورت خود را آراسته و شانه می‌کند؛ کفش‌هایش را واکس می‌زند؛ عطر و ادکلن به خودش می‌زند؛ آن لحظه‌های آخر، حواسش هست که اتوی لباسش و آرایش موهایش و واکس کفشش، خراب نشود؛ خلاصه حسابی خودش را آماده می‌کند چون قرار است به یک میهمانی برود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۵۹
ــ ــشــمــســ
پیام حضرت آیت‌الله جوادی آملی (حفظه الله) در مورد فضای مجازی پاک و پاک‌سازی فضای مجازی، حاوی مطالبی بود که می‌توان در مورد هر بخش آن، سرفصل‌ها و مباحث متعددی را باب‌گشایی نمود. جهت شفاف شدن وجوه مفهومی این پیام، نگاهی مختصر می‌اندازیم به لایه‌های مبنایی آن. نکته‌ی قابل توجه، این است که مباحث عرضه‌شده، صرفاً نظرات این بنده است نه نظرات آیت‌الله جوادی آملی (حفظه الله) و البته تلاشی است برای فهم پیام ایشان. برای ورود به مبحث، مقدمه‌ای مختصر در باب فضای واقعی و مجازی در تفکر مدرن، عرضه می‌شود.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۴ ، ۱۷:۵۳
ــ ــشــمــســ

زبان، حافظ فرهنگ و روح باطنی یک قوم است و اگر در بواطن و ظرایف هر زبانی، تفکر شود، نسبت باطنی آن قوم و آن مردمان با حقیقت، تبیین می‌شود. هر زبانی، نسبتی با حقیقت دارد که تابع نسبت باطنی مردمان متکلم به آن زبان است و هر چه آن قوم، به حقیقتریال تقرب و نذدیکی بیشتری داشته باشند، آن زبان نیز، قرابت بیشتری با حقیقت دارد و امکان بیشتری در بیان حقایق و از همین روست که برخی زبان‌ها، «مبین» هستند و برخی «غیرمبین». زبان عربی، زبان مبین است و بیشترین امکان را برای بیان حقیقت دارد و زبان انگلیسی، ربانی است غیرمبین و در تبعید از حقیقت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۱
ــ ــشــمــســ

تا انسان، بیدار نشود، بساط جنگ و خون و آتش هم بر پا خواهد بود و فقط وقتی می‌توان پهنه‌ی این أرض مبتلا را از جنگ، خالی دید که انسان، ظهور یافته باشد. وقتی که انسان در خواب است، همه‌ی افرادی که در قالب انسان، جا گرفته‌اند، چیزی جز یک مُشت سگ و خوک و اسب و الاغ و استر و ببر و گرگ و کرکس و لاشخور و شیر و پلنگ و فیل و گاو و موش و خرگوش و گوسفند و میمون و بوزینه و تمساح و کوسه و کلاً حیوان، نیستند و فضای حیات اینان، اگر چه ظاهری تکنولوژیک و براق و شیک و بزک‌شده داشته باشد، چیزی جز یک جنگل بزرگ نیست که تحت قوانین جنگل، که سرتاسر تابع غریزه و شهوت و غضب هستند، اداره می‌شود.

جنگ و جنگل، از یک ریشه‌اند و از هم جدایی ندارند و جنگل، جایی است که تکلیف همه‌چیز با جنگ، معین می‌شود. مردمان این سوی این جنگل، که با عنوان مشرق شناخته می‌شود، در فضای جنگ می‌زیند و مردمان مغرب جنگل، در فضای وهم و ترسی موهوم و رعبی مهیب که حاصل سیصد سال زیستن در سایه‌ی جنگ‌های تکنولوژیک است. مردمان مغرب‌زمین، اصلاً دوست ندارند که دامنه‌ی جنگ، به آن سمت جنگل، کشیده شود و لذا در قبال جنگ‌افروزی حاکمانشان در این سوی جنگل، سکوت مطلق کرده‌اند و خود را در صورت غالب الاغ، به آسایش کشانده‌اند. همه می‌دانند که رسانه‌ها، جز دروغ نمی‌گویند و همه می‌دانند، که رسانه‌ها، آنها را به استحمار برده‌اند و البته از این حمارت جمعی، خیلی هم بدشان نمی‌آید.

ما البته، این جنگ‌ها را جنگ‌های مقدماتی می‌بینیم که به دست أولیای شیطان برپا شده است و فقط در صورتی که در بستر طرح و سیر کلی عالم، دیده شود، تأویل شده و به باطن خود، اتصال می‌یابد. این جنگ‌ها، مقدمات ظهور انسان هستند و آن قدر خون خواهد ریخت، تا انسان، در مقام جمعی، بیدار شود و دل‌ها، تألیف گردد و «امت واحده» طلوع کند. اگر ظهور موعود الهی، إن‌شاءالله مقدّر شده باشد و انسان دیگر باره، زمینه‌ی بداء را رقم نزند، این جنگ‌ها، جنگ‌های پیش از جنگ‌های دوران ظهور است، و زمین و زمان و دهر و تقدیر، سر آن را نهاده است که ره به سرمنزل مقصود برساند و عصر إستخلاف بنی‌آدم بر کره‌ی سرگردان زمین را بر خود متجلی سازد.

«جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم»، تقدیر کره‌ی زمین است و صرفاً یک شعار نیست که با به منصب رسیدن قدّاره‌بندان تکنوکرات و آغاز دوران سازندگی، به فراموشی سپرده شود به این گمان که دیگر باید رفاه‌طلبی را در میان مردم، ترویج کرد. نه، جنگ، تا رفع فتنه از عالم، دست از سر انسان بر نمی‌دارد و تقدیر زمین است و اگر عده‌ای به امید روزی نشسته‌اند که صبح، کراوات بزنند و در این سرزمین، به اداره بروند، در خواب جهالت و حماقتند و نمی‌دانند که دیگر این جنگ‌ها را جام زهری در پی نخواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۱:۴۷
ــ ــشــمــســ