قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مذاکرات» ثبت شده است

برای بزرگنمایی، روی تصویر کلیک کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۱۱
ــ ــشــمــســ

دشمن به شما امان می دهد تا مقاومتتان را بشکند!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۲ ، ۱۲:۵۶
ــ ــشــمــســ

در مورد توافق نامه ژنو 3، اگر البته فردا آقای روحانی نگویند این توافق نامه نبود و بیانیه بود و حقوقی نبود و فلان و بهمان، باید به این نکته توجه کرد که چرا آمریکا حاضر به امضای آن شد؟ در واقع، باقی چند کشور عملاً مهره ی بازی اند و نه بازیگر و فقط دولت استکباری آمریکا و رژیم نحس و نجس صهیونیستی یا سگ هار منطقه هستند که به عنوان بازیگر در سمت دیگر میز قرار دارند. آیا سگ هار منطقه، دلش برای دولت روحانی سوخته است و برای ایجاد انشقاق در میان خطوط مردم ایران، تن به این امضاء داده است؟ اصلاً مگر محتوای توافق چیست؟ آیا حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده است؟

روایت جان کری و محمد جواد ظریف البته متناقض است! یکی از این دو نفر «خلاف واقع» می گوید. همان طور روایت رئیس دولت ایران و آمریکا نیز، یکی از دو نفر روحانی و اوباما نیز «خلاف واقع» می گوید.

خروجی گفتگوهای ژنو 3، Joint Plan of Action یا طرح مشترک اقدام بود. طرحی که مبتنی بر آن، هر دو طرف، متعهد و ملتزم به مفادی شده اند. ساختار روندی که برای فرایند کنش میان طرفین در این طرح ارائه شده است، شامل یک Comprehensive Solution یا راه حل کلی می شود که سه بخش اصلی دارد: First Step یا گان نخست، Additional Steps یا گام های الحاقی و Final Step یا گام نهایی.

در التزامات و تعهداتی که برای 6 ماه آینده و در قالب گام نخست طراحی شده است، هیچ خبری از تثبیت حق غنی سازی جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد و متأسفانه حرف های جان کری درست است.

هدف مذاکرات، دستیابی به یک راه حل کلی برای تضمین صلح آمیز شدن برنامه هسته ای ایران است:

The goal for these negotiations is to reach a mutually-agreed long-term comprehensive solution that would ensure Iran's nuclear programme will be exclusively peaceful.

در ادامه، تاکید می شود که در قالب این راه حل کلی و نه گام نخست، (که این راه حل کلی، شامل گام نهایی هم می شود)، ایران می تواند از حق انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز تحت شرایط NPT، لذت کامل ببرد.

This comprehensive solution would enable Iran to fully enjoy its right to nuclear energy for peaceful purposes under the relevant articles of the NPT in conformity with its obligations therein. This comprehensive solution would involve a mutually defined enrichment programme with practical limits and transparency measures to ensure the peaceful nature of the programme.

با زیرکی کامل، اشاره ای به Right to Enrichment نکرده اند و در قالب این دو جمله، جوری موضوع را پیچانده اند که ظریف هم در مصاحبه مطبوعاتی، مجبور شد به تفسیر آمریکا از NPT، بپردازد چون می دانست گیر کار کجاست! اولاً مسئله ی غنی سازی را، در گام نخست اصلا به رسمیت نشناخته اند و تمام تلاششان را برای تحدید غنی سازی به کار گرفته اند و ثانیا مسئله را به راه حل کلی و پس از انجام گام نهایی حواله داده اند تازه آن هم با یک ادبیات هرمنوتیک.

در ادامه و در تبیین عناصر گام نخست، ایران باید تعهد بدهد که «داوطلبانه» از «حقوقش» کوتاه می آید و غربی ها باید تعهد بدهند که «داوطلبانه» از «شدت حرف ها و کارهای زورشان» می کاهند:

عملاً نطنز و فردو حداقل در 6 ماه آینده، راکد خواهند بود و مجتمع اراک رسماً با این تعهدی که داده اند، تعطیل خواهد بود:

Iran announces on concerns related to the construction of the reactor at Arak that for 6 months it will not commission the reactor or transfer fuel or heavy water to the reactor site and will not test additional fuel or produce more fuel for the reactor or install remaining components.

ایران اعلام می کند که برای رفع نگرانی­ های مربوط به احداث راکتور اراک برای شش ماه به راکتور سوخت تزریق نخواهد شد، یا آب سنگین را به سایت راکتور منتقل نمی­ کند و سوخت جدید را آزمایش نکرده یا سوخت بیشتر برای راکتور تولید نخواهد شد و تجهیزات اصلی باقی مانده نصب نخواهد شد.

غربی ها، هر جا که امتیازی گرفته اند یا مسئله ای را ملتزم شده اند، برای جلوگیری از تفسیر متعدد، مطلب را در پانویس، توضیح و تحدید کرده اند و ای کاش که تیم ایران هم، از این تحدیدها استفاده کرده بودند تا تفسیرشان از مسئله ی ساده ی غنی سازی و مجتمع اراک، با طرف مقابل، متناقض نباشد.

تحریم هایی که در حوزه های پتروشیمی، طلا و فلزات گرانبها، تعلیق شده اند، مشکلی که دارند این است که تا کمیسیون مشترک مجری این توافق نامه شکل بگیرد و شرکت های ایرانی بروند دنبال مشتری و بازاریابی و قرارداد و ...، 6 ماه تمام شده است. تهعد تصویب پروتکل الحاقی نیز از آن بندهای عجیب ماجرا است که تعهد داده اند در راه حل کلی، تصویب و اجرایی شود! پولی هم که در بند نخست عناصر تعهدات طرف کفار، قرار شده است به ایران بدهند، در بند هشتم (کانال مالی)، گفته اند که از همان پول، کانال مالی ایجاد می کنند برای جریان پول از داخل ایران به خارج!

آخرش هم گفته اند به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام نهایی، با برنامه هسته ­ای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهسته ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد، یعنی «وعده ی سر خرمن»!

Following successful implementation of the final step of the comprehensive solution for its full duration, the Iranian nuclear programme will be treated in the same manner as that of any non-nuclear weapon state party to the NPT.

بالاخره بعد از این همه دعوا و جنجال، قرار است برنامه هسته ای ایران، مثل بقیه کشورها، ذیل قوانین آژانس قرار بگیرد یا محدودیت ها و شرایط برنامه ایران را کسان دیگری باید تعیین کنند چون گفته اند که راه حل کلی متضمن یک برنامه غنی سازی باشد که توسط طرفین تعریف می­ گردد، برنامه ­ای که شاخصه ­های آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهای عملی، با محدودیت­ های مورد توافق در خصوص دامنه و سطح فعالیت­ های غنی سازی، ظرفیت غنی سازی، محل­ هایی که در آن غنی سازی انجام می­ شود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای دوره زمانی که مورد توافق قرار می­ گیرد، تعیین می­ گردد.

Involve a mutually defined enrichment programme with mutually agreed parameters consistent with practical needs, with agreed limits on scope and level of enrichment activities, capacity, where it is carried out, and stocks of enriched uranium, for a period to be agreed upon.

به طور کلی، به نظر می رسد سازمان مقاومت و استقامت، ترک برداشته است و سایت های نظنز و فردو، از چند ماه قبل، عملاً به حالت رکود و تعطیل کشیده شده است و شاید یکی از دلایل شکست ژنو 2 و سفر آمانو به تهران، برای تأیید این تعلیق و تعطیل محرمانه بود تا در این دور، توافق نامه، امضا شود. به نظر می رسد که هم آمانو مأموریتش را خوب انجام داد و هم آن چند نفر نماینده ی صندوق بین المللی پول که بی صدا آمدند و اطلاعات استراتژیک اقتصاد ایران را بردند و دولت به مردم گزارش نکرد و هم سپ بلاتر.

این توافق نامه، یک پیام مخفی هم به غربی ها داد، اینکه علیرغم ادعاهای مقامات ایرانی مبنی بر اینکه تحریم ها ما را به میز مذاکره نکشاند، اتفاقا تنها چیزی که بر سرش معامله شده است، بالا و پایین شدن تحریم ها است و انگار اصلا دغدغه ی تیم مذاکره کننده، مکتوب شدن دقیق حق غنی سازی نبوده و فقط دنبال دستکاری در تحریم ها بوده اند.

نکته ی آخر - یک قیاس عجیبی هم می کنند بعضی ها این روزها مابین این توافق نامه و صلح حدیبیه که واقعا از سر غفلت است. پیمان حدیبیه، شخصا توسط ولیّ جامعه ی اسلامی منعقد شد نه توسط وزیر امور خارجه اش. در مجموع هم، صحنه ی کلی منازعات، همچنان در جهت پیروزی جریان حق در عالم، نظم یافته است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۸:۰۸
ــ ــشــمــســ

اگر مبنای عمل انسان مؤمن در تمام وقایع، باید قرآن باشد، چرا در پیچیده ترین شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، به سراغ این منبع متقن و قطعی قواعد عالم نمی رویم؟

مذاکرات ایران با جمع مشرکان و ملحدان و کفار (همین چند به اضافه ی چند بودن این جریان، نشان می دهد که همه ی کفر و شرک، در مقابل همه ی ایمان، صف کشیده است و قضیه، قضیه ی جنگ احزاب است.)، با چه هدفی صورت می گیرد؟ آیا دشمنی دشمن را در مذاکره می توان کاست؟ نظر قرآن خدا البته چیز دیگری است...

ادامه در ادامه ی مطلب


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۰۸:۰۷
ــ ــشــمــســ

مذاکرات ژنو، از آن وقایع مهمی بود که به وضوح می شد چهره ی خبیث و شیطانی جهان کفر را در آن، مشاهده کرد. غربی ها با تقویت و ارتقاء دکترین پلیس خوب، پلیس بد (Good Cop, Bad Cop)، در قالب استراتژی جدید «توافق خوب، توافق بد (Good Deal, Bad Deal)»، با محوریت «بالانس فشار و دیپلماسی» در نسبت با پیشرفت های گسترده ی جمهوری اسلامی ایران در صحنه های مختلف، به ژنو آمده بودند.

این دکترین، از دو بخش کلی تشکیل شده بود: در گام نخست، تیم مذاکره کننده ی غربی، کار را با طرف ایرانی تا جایی پیش برد که ظریف قهقهه می زد و گمان کرده بود که تا مرز بیانیه و توافق نامه پیش رفته اند، اما به ناگاه، سیل وزرای خارجه به ژنو آغاز شد و فابیاس فرانسوی، مأمور شده بود تا کلید گام دوم باشد. از روزهای قبل، غربی ها در مورد توافق خوب (Good Deal)، در رسانه ها صحبت کرده بودند و به ناگاه، زدند زیر میز که این توافق، بد است. (Bad Deal)

در بالانس و توازنی که غربی ها به دنبالش هستند، قرار نیست که فشار، کاهش پیدا کند بلکه قرار است تحرکات دیپلماتیک آنها با فشار، تنظیم شود و افزایش پیدا کند. نکته ای که باید دولت و مجموعه ی مردم به آن توجه ویژه داشته باشند، این است که چرا دشمن، این مقطع را برای بالانس دیپلماسی با فشار، انتخاب کرده است. اگر نبود پالس های غلط و ساده لوحانه ای که از داخل، به غربی ها داده می شد، امروز شاهد این گستاخی لوران فابیاس و جان کری و اوباما نبودیم.

این فرایند دیپلماتیک، با تلفن کذایی و نابه جای اوباما و روحانی که یک عده ساده لوح در داخل آن را عنایت خدا میدیدند، و همچنین جلسه ی نا به جا و طولانی وزرای خارجه ایران و آمریکا، آغاز شد. این قدر در بین مشاوران دولت و به خصوص مشاوران حوزه ی بین الملل، خودباختگی و غرب زدگی موج می زند که نتوانستند تحلیل کنند که آن تلفن، بخشی از دکترین برنامه ریزی شده ی اوباما است. در فیلم سقوط کاخ سفید که قبلا در همین جا به بخش هایی از آن پرداخته شده بود، در یک صحنه، یک صفحه از یک مجله نشان داده می شود با این تیتر: «Inside the Sawyer Doctrine. Sawyer’s Telephone Diplomacy». این فیلم مدت ها قبل ساخته شده است و اکران شده است و در آن، صراحتاً به دیپلماسی تلفنی رئیس جمهور آمریکا (Sawyer) در نسبت با ایران اشاره شده است و به وضوح نوشته شده است که این تماس، نخستین تماس بین دو کشور پس از انقلاب ایرانی ها است. یعنی همه چیز برنامه ی دکترینال دشمن است و دریغ از تحلیل درست در بین مشاوران بین الملل رئیس دولت ما.




در مجموع، هدف غربی ها این بود که برآوردی از وضعیت امتیازهایی که می توانند از ایران بگیرند، به دست بیاورند و تا حد ممکن، گزینه های ایران را در قالب «توافق بد» بسوزانند تا با زمان خریدن دیپلماتیک، فشار بیشتری بیاورند و امتیاز بیشتری بگیرند. وقتی در مذاکرات بعدی، روی پیشنهادات ایران در این مرحله، لِیبِل و برچسب «توافق بد» خورد، خود به خود، ایرانی ها مجبورند امتیاز بیشتری بدهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۲ ، ۰۷:۵۲
ــ ــشــمــســ