قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

جنگ های جهانی، از فراگیرترین وقایعی است که سرنوشت تاریخی انسان را در کره ی زمین، رقم زده است. در مورد جنگ جهانی یکم و جنگ جهانی دوم، اطلاعات فراوانی در سایت ها و کتاب های مختلف وجود دارد. جنگ جهانی سوم هم، همان جنگ معروف سرد است که دو طرف اصلی جنگ، شرق سیاسی- اقتصادی در قالب ایدئولوژیک سوسیالیسم و کمونیسم و غرب سیاسی- اقتصادی در قالب ایدئولوژیک کاپیتالیسم- لیبرالیسم بودند. نتیجه نهایی این سه جنگ، بیش از 150 میلیون نفر کشته بود از یک سو و از سوی دیگر به تبع این همه کشته و توحش و خون ریزی، مدرنیسم و جهان مدرن، محقق شد. مدرنیته، محصول و خروجی توحش و خون ریزی این سه جنگ جهانی است.
اما جنگ جهانی چهارم، جنگی که نورمن پودهوریتز، کنت الکساندر دِمارِنش و الیوت کوهن، از مدت ها پیش، متون اصلی اش را نوشته اند:
 
                            نورمن پودهوریتز                                            کتاب جنگ جهانی چهارم
   
          الکساندر دمارانش           ترجمه کتاب جنگ جهانی چهارم        کتاب جنگ جهانی چهارم

الیوت کوهن، تئوریسین جنگ جهانی چهارم


کوهن در 20 نوامبر 2001 در وال استریت ژورنال نوشت: «جنگ جهانی چهارم، عنوان مطلوب و دقیق­ تری برای این جنگ خواهد بود. جنگ سرد، جنگ جهانی سوم بود که به ما نشان داد همه منازعات جهانی درگیری ارتش ­های چند میلیونی یا خطوط دفاعی متعارف ترسیم شده روی نقشه را شامل نمی­ شوند. از این ­رو، وجه شباهت این منازعه به جنگ سرد، جهانی بودن آن است؛ که در نتیجه ترکیبی از اقدامات خشونت­ آمیز و بدون خشونت را در بر می­ گیرد؛ و چنان چه ما را وادار به استفاده از سربازانمان نکند، قطعاً مستلزم بسیج توانایی­ ها، منابع و فعالیت­ های متعدد می­ باشد؛ و ممکن است مدت زمان زیادی به طول انجامد؛ و قطعاً ریشه­ های ایدئولوژیک دارد.»

سال ها است که جنگ جهانی چهارم، آغاز شده است و یک سوی این جنگ، اسلام ایستاده است. همه ی وقایعی که در منطقه ی غرب آسیا، شمال افریقا، جنوب اروپا و آمریکای لاتین، رخ داده است و روی می دهد، کار و زار های میدانی جنگ جهانی چهارم است. انقلاب نیم بند مصر، زمین گیر شد و اثباتی شد بر این مدعای حقیقی که هر حرکتی اگر بخواهد با نام اسلام و خدا به هدف و ثمر برسد، باید ذیل پرچم ولایت، انجام شود ولاغیر. تونس هم زمین گیر شد، به همین دلیل و در هر کجای دیگر این ارض مبتلا، اگر حرکتی بخواهد با نام اسلام، جرکت انقلابی صورت دهد، باید تحت پرچم ولایت شکل بگیرد. سوریه و حزب الله و جهاد اسلامی فلسطین و مهم تر از همه، انقلاب اسلامی سرزمین پارس، نمونه های این حرکت هستند و تا وقتی  که به این حبل الله و حبل المتین، اعتصام کنند، خدا از آنها دفاع می کند. پارادایم میدانی جنگ جهانی چهارم به صورت زیر است:

جنگ شهری سوریه، باتلاقی است که اسرائیل و قطر و وهابیت و ترکیه و اردن و همه ی اعوان و انصار اسلام آمریکایی، در آن فرو رفته اند و در 10 سال آینده، رسوا خواهند شد و رو به سوی اضمحلال خواهند گذاشت إن شاء الله. عالم دیگری در حال طلوع است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۵۶
ــ ــشــمــســ

این جمله ی دقیق و حقیق و عمیق سید مرتضی، از آن ظرایفی است که فهم و هضمش، عزمی نیاز دارد به قاعده ی ملکوت: «اسلام از طریق مباحث نظری و معرفتی و از طریق ساختن انسانهایی تازه و جدید دنیای جدید را تسخیر می کند و نه از هیچ طریق دیگر.»

انسان سازی، از آن مسائلی است که اساس حرکت جهانی اسلام است و خیلی کم به آن بها داده ایم و کم برای تبیین ابعاد آن، تلاش کرده ایم. برای نمونه، یک مورد از این تلاش ها را پیدا کردم:


آزاد مرد باش که حیف است آدمی                  از بهر پنج روزه ی دنیا کسل شود

هر کس زقید غم دل ِ آزرده ای رهاند                بر لوح دهر نام بزرگش سِجِل شود

کتاب ازدواج، مکتب انسان سازی شهید سید رضا پاک نژاد، از آن دست کتاب های عمیق و سرشاری است که روزگاری است به شدت نایاب شده است. فایل آن را پیدا شد و ارایه می شود برای دانلود:

جلد یکم                                            جلد دوم                                               جلد سوم


  
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۲
ــ ــشــمــســ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۱۵
ــ ــشــمــســ
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۰۸
ــ ــشــمــســ
داس: (با توحه به اینکه برخی از وزرا، درو را آغاز کرده اند، بهتر است یادآوری شود به آقای رئیس جمهور که کابینه تان، به جای کلید، داس برداشته اند.)

 

جالب اینجاست بدانیم «داس یکی از ابزارآلات دستی کشاورزی است که این روزها در وزارت خانه داری هم استفاده شده و از دسته‌ای معمولاً چوبی و تیغه‌ای آهنی به شکل قوس تشکیل شده‌است که این قوس می‌تواند نیم‌دایره‌ای و یا بیشتر باشد. بخش داخلی این تیغه تیز و برنده‌است و وزیر از آن برای دروی محصولاتی همچون گندم و جو و معاونین وزارت خانه و کارکنان دگراندیش (مثلا معاون بازرسی، یا پیگیران کرسنت یا وفاداران به انقلاب اسلامی و ولایت) استفاده می‌کند. شکل نیم‌دایره‌ای و تیغهٔ تیز درونی داس به وزیر این امکان را می‌دهد تا لیست اسامی افراد را درون آن قرار داده و از انتهایشان قطع نماید. او برای این کار می‌تواند افراد را به‌صورت دسته‌دسته و اتوبوسی، در یک دستش گرفته و با دست دیگرش که داس را نگاه می‌دارد درو نماید که در این صورت حرکت تیغهٔ داس به سمت فرد دروگر خواهد بود. همچنین او می‌تواند افراد را با گذاردن چوبدستی‌ای بر رویشان در جای خود محکم نموده و سپس درویشان نماید و یا اینکه آنها را بدون نگهداشتنشان ببرد که در این صورت حرکت داس معمولاً به سمت مخالف خواهد بود.»
استفاده از داس، سابقه ای طولانی دارد و نه فقط در سال های 68 و 76، که حتی پیش از آن و در دوران کهن نیز استفاده می شده است:

 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۳
ــ ــشــمــســ

نظام علمی معیوب و مخدوش، هرگز ره به تمدن سازی نخواهد برد. اگر یک حوزه ی فکری، در آرمان تمدن سازی، حیات یافته است، باید «نظام جامع علمی» داشته باشد. منظورم از علم، ساینس نیست. ترجمه ی ساینس به علم، یکی از آن بزرگ ترین اشتباهاتی است که انسان ایرانی انجام داده است و تاوانش را هم پس خواهد داد.

نظام جامع علمی، سه حلقه ی کلیدی تولید فکر، تولید علم و ترویج علم را در بر دارد. فعلا در مورد ربط و ارتباط این نظام با نظام صنعت و نظام ایده، کاری نداشته و صرفا به خود نظام علم می پردازم. نهاد تولید فکر، اندیشکده ها هستند که به مجموعه ی آنها، اندیشگاه گفته می شود. نهاد تولید علم، پژوهشکده ها هستند که در مجموع، پژوهشگاه را ترتیب می دهند و نهاد ترویج علم، دانشکده ها هستند که در مجموع، در قالب دانشگاه، سامان می یابند.

در کشور ما، نهاد دانشگاه به طور کامل وجود دارد، اما نهاد پژوهشگاه، به صورت معیوب و ناقص، شکل گرفته است و نهاد اندیشگاه، اساساً شکل نگرفته است. لذا هیچ تولید فکر و تولید علمی صورت نمی گیرد و صرفا، همان ساینس ترجمه شده، در قالب دانشگاه ها به جامعه داده می شود.

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۱
ــ ــشــمــســ
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۵
ــ ــشــمــســ
اعلام ورشکستگی دیترویت، از آن اتفاقات مهمی بود که متأسفانه در این هیاهوی رسانه ای این روزها پیرامون مصر، در سایه قرار گرفت. دیترویت، پایتخت اتومبیل سازی آمریکا، بزرگ ترین شهر ایالت میشیگان و یکی از اضلاع پر طمطراق رؤیای آمریکایی است. فروپاشی اقتصادی دیترویت یعنی ناکارآمدی و شکست اقتصادی و مدیریتی کارخانه های رؤیایی فورد، کرایسلر و جنرال موتورز، به عنوان غول های جهان تکنولوژیک تولید انبوه اتومبیل در آمریکا.


د
ر ویکی پدیا نوشته است: «
این شهر در ژوئیه ۲۰۱۳ به دلیل مشکلات مالی اعلام ورشکستگی کرد و درخواست ورشکستگی آن مورد موافقت فرمانداری ایالت میشیگان قرار گرفت. ورشکستگی دیترویت بزرگترین ورشکستگی بخش عمومی در آمریکا بوده‌است. بدهی‌های این شهر در هنگام اعلام ورشکستگی به ۱۸ میلیارد دلار و مطالبات معوق آن به ۲ میلیارد دلار می‌رسید. به گفته جولیان اسنایدر مدیر امور اضطراری دیترویت حدود ۳۸ درصد کل بودجه شهر به هزینه‌هایی چون پرداخت حقوق بازنشستگی و تصفیه بدهی‌ها اختصاص پیدا کرده است.
مشکلات مالی باعث شده تا ۴۰ درصد لامپ‌های خیابانی خاموش شوند و زمان پاسخ پلیس به درخواست‌ها به حدود یک ساعت برسد در حالی‌که میانگین کشوری یازده دقیقه است. جمعیت شهر ۲۸ درصد نسبت به سال ۲۰۰۰ کاهش یافته و نرخ بیکاری هرچند نسبت به رکورد ۲۷.۸٪ تابستان سال ۲۰۰۹ بهبود یافته و به ۱۶.۳٪ رسیده اما همچنان دو برابر میانگین بیکاری در ایالت میشیگان است. صنعت خودروسازی میشیگان هم هرچند رونق دوباره‌ای یافته اما بیشتر کارخانه‌های خودروسازی در خارج از محدوده شهری دیترویت قرار دارند.»
در گزارشی که دفتر امور اضطراری این شهر داده است، آمارهای جالبی وجود دارد. (دانلود) برای نمونه، فقط چند نمودار این گزارش را در ادامه می آورم:
وضعیت اصل بدهی های این شهر، در نمودار زیر آمده است که به تفکیک در هر عنوان اسناد مالی، ارائه شده است.


نمودار قبل، اصل بدهی ها بود، و نمودار زیر، بهره ی بدهی ها در هر عنوان اسناد مالی است. یعنی همان ربای خودمان. ریشه ی همه ی بدبختی های اقتصاد مدرن در همین بهره، نهفته است.


در نمودار زیر، در یکی از بدهی های مالی (LTGO)، نسبت بین اصل بدهی و بهره آن را نشان داده است:



این اقتصاد رؤیایی آمریکا است، آرمان مدرنیته و یک اقتصاد فروپاشیده ی ربازده ی بیمار.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۰۶
ــ ــشــمــســ