اگر تمدن را مابهازای Civilization فرض کنیم، اشتباه بزرگی کردهایم. سیویلیزیشن، محصول غفلت و إدبار انسان از حقیقت است و تمدن، به معنای قرآنی، محصول تذکر و إقبال انسان به حقیقت است. مدینه، جایی است که دین و وحی الهی در آن، محقق شده است و ساختار دینی یافته است و در مقابل آن، قریه، جایی است که بویی از وحی الهی نبرده و منقطع از آن است و مبتنی بر وهمیات بشری، ساختار یافته است. مدینه و قریه، مفاهیمی هستند که بر ظاهر نحوهی حیات انسانی، دلالت دارند و در نسبت با آنها، مفاهیم دیگری قرار دارند که بر باطن حیات، دلالت دارند. باطن مدینه، حضرت است و باطن قریه، بدویت. حاضر و بادی، دو صورت از حیات باطنی انسان هستند که ظهور حاضر و حضرت، انسان را متمدن کرده و مدینه، ظاهر میشود و در نسبت با آن، ظهور بادی و بدویت، انسان را سیویلایز میکند.
به طور کلی، اساس حکومتداری در جهان جدید، خصوصیسازی است به این معنا که در هر حوزهی اجتماعی، ساختارهای کلانی را تشکیل میدهند و ادارهی جامعه را در آن حوزه، به آن کلانساختارها واگذار میکنند. به طور نمونه، جامعه را به حوزههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی تفکیک کرده و به ترتیب در این حوزهها، ادارهی حیات مردم را به حزبهای سیاسی، رسانهها و نهادهای آموزشی، NGOها، کمپانیها و بانکها و نهایتاً ارتشها، واگذار میکنند. حوزهی حاکم بر همهی اینها، حوزهی اقتصاد و سرمایه است که کلانسرمایهداران و متکاثران ثروت، بر همهی بخشهای دیگر، سیطره دارند.
قرار بود اثبات کنند که برنامهی هستهای جمهوری اسلامی ایران، مسالمتآمیز بوده است و خواهد بود، حالا با این توافق، اثبات کردند که برنامهی هستهای ایران، نظامی بوده است و از این پس، میخواهد نظامی نباشد. روح حاکم بر چیزی که چارچوب برجام میخوانندش، این است که برنامهی هستهای ایران، ابعاد نظامی داشته است.
منتهی باید از دوقطبی شدن جامعه در دو سطح مردم و حکومت، جلوگیری کرد، چرا که روح ِ روحِ توافق لوزان، فتنهی تفرقه در مسئولان و تفرقه در مردم است. بیخود نیست که سال را سال «همدلی و همزبانی» نامیدهاند.
در نظر جماعت ساینتیست، جهان امروز، یک جهان پیشرفته و متمدن است و این جماعت نه فقط کسانی هستند که در مغربزمین ساکنند، بلکه در همین سرزمین شگفتاشگفت ایران هم عمده و قریب به اتفاق کسانی که مدرکی از دانشگاه گرفته باشند و یا ادعایی در روشنفکری و ابراز نظر دارند، از این جماعتند. در همین روزهای آغازین سال، جمعی از همین قبیل آدمها را زیارت کردیم در دید و بازدیدهای فامیلی که معتقد بودند جهان امروز، یک جهان پیشرفته است و در حالی که علم، اینقدر پیشرفت کرده است، هنوز خرافات در میان ما وجود دارد و خدا شاهد است که وقتی این حرفها را میشنیدم، به خودم میلرزیدم! البته این نظرگاه، در این روزگار سیطرهی مدرنیته، نظرگاه غالب است و علیالتقدیر، تا طلوع خورشید حضرت بقیۀالله نیز، نظرگاه غالب خواهد بود و پس از آن هم نابود نخواهد شد، بلکه ناکارآمد خواهد شد.