قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

مردنمایان (3) - ننگ سعدآباد

سه شنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۲، ۱۰:۴۲ ق.ظ

یکی از تهدیداتی که مدام از سوی دلسوزان انقلاب اسلامی، گوشزد می شود، «اسلام منهای روحانیت» است و به حق هم، مسئله ی خطرناکی است. اما از این خطرناک تر، «روحانیت منهای اسلام» است.

حسن روحانی، مدام می گوید، خروجی سعدآباد، «قرارداد» نبود و «بیانیه» بود. آقای روحانی، شما مثلا حقوق خوانده اید؟ اینکه برای دل خوشی و فریب شما؛ وزرای کذای اروپایی گفتند «Declaration»، شما فریب خوردید و می خواهید همه ی آن اشتباهات را در پس یک واژه پنهان کنید؟

ماهیت یک موضوع را، عنوان آن تعیین نمی کند آقای روحانی بلکه محتوا و مضمون آن بیان می کند برادر! چیزی که در آن، دو طرف، متعهد به انجام اموری می شوند و آن تعهدات را در قالب مفادی، عرضه می کنند، «قرارداد» و «توافق» است. در بیانیه، فقط یکسری مواضع و دیدگاه ها، بیان می شود، نه تعهدات. شما آنجا تعهد و قول عمل داده اید!

حسن روحانی (حجت الاسلام دکتر)، معتقد است که در سعدآباد 82، دست برنده در اختیار ایران بوده است و عزت ملی حفظ شده است. در متن بیانیه ی سعدآباد، (در بخش ب، بند دو) اینگونه آمده است:

ب  ) برای  ارتقاء اعتماد و با نظر به  رفع  همه  موانع  برای  همکاری  در عرصه  هسته ای :
اول  ) دولت  ایران  با دریافت  توضیحات  ضروری،  تصمیم  گرفته  است  که  پروتکل الحاقی  را امضاء و فرایند تصویب  را آغاز کند. دولت  ایران  تا پیش از تصویب  پروتکل، به  عنوان  تأییدی  بر حسن  نیت  خود، به  همکاری  با آژانس مطابق  با این  پروتکل  ادامه  خواهد داد.
دوم  ) دولت  ایران  درحالی  که  در چارچوب  نظام  عدم  گسترش  حق  دارد انرژی هسته ای  را برای  اهداف  صلح  آمیز توسعه  دهد، داوطلبانه  تصمیم  گرفته  است که  همه  فعالیت های  غنی سازی  اورانیوم  و بازفراوری  را به  صورتی  که  آژانس تعریف  می نماید، تعلیق  نماید.

پروتکل الحاقی، باید به تصویب مجلس می رسید، اما این دوستان، قبل از تصویب، اجرای آن را در یک اتفاق خلاف قانون و در یک قانون گریزی عیان، به غربی ها قول دادند! نکته ی مهمتر اینکه شرط مسئله ی «تعلیق مثلا داوطلبانه» در مفاد توافق، «به صورتی که آژانس تعریف می نماید»، آمده است و چه ذلتی از این بیشتر.

از این مهمتر اینکه هیچ قیدی برای موقتی بودن آن ارائه نمی شود و اگر به حرف های سه وزیر در کنفرانس خبری پس از توافق رجوع شود، هیچ اثری از مسئله ی «تعلیق موقت» دیده نمی شود و فقط به «تعلیق و حتی توقف» بسنده می کنند.

حتی پس از این مسئله، جک استراو، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، در مصاحبه ی خود با بی بی سی، که توسط روزنامه ی لیبرال شرق، در تاریخ 84/11/23 منشر می شود، (دانلود فایل) در پاسخ به سوالی که حتی در این روزنامه هم از قید «توقف» استفاده شده است، می گوید: «ممکن است هر جند سالی که لازم باشد به طول بکشد. وقتی با دکتر روحانی مذاکره می شد، صحبت از تعلیق برنامه به مدت 5 تا 10 سال بود.» و این یعنی تا ابد! 10 سال در روند توسعه ی تکنولوژیک، یعنی دو برنامه ی توسعه، یعنی یک دهه عقب ماندگی!


پروتکل الحاقی از سوی دولت در آذرماه 1382 امضا شد؛ دقیقا 5 روز پس از این اقدام دومین قطعنامه شورای حکام درباره ایران تصویب شد و چند ماه بعد با وجود این برخورد از سوی سه کشور اروپایی در اسفندماه 1382، مجددا با سه کشور وارد مذاکره شدیم و توافق بروکسل شکل گرفت که در آن تعلیق مونتاژ سانتریفیوژ و ساخت داخلی قطعات آن به علاوه تعهدات سعدآباد مورد پذیرش ایران قرار گرفت و در مقابل اروپایی‌ها عنوان کردند که برای شناسایی تلاش‌های ایران، تلاش می‌کنند. هم‌چنین سه کشور تضمین می‌کنند که مدیرکل براساس پادمان جامع اگر صلاح بداند، درباره ایران گزارش دهد.

19 روز پس از توافق بروکسل سومین قطعنامه به پیشنهاد سه کشور اروپایی در شورای حکام به تصویب رسید. متاسفانه روند به گونه‌ای پیش رفته است که تیم هسته‌یی ایران حتی از سه کشور اروپایی نخواسته که آنها از قطعنامه شورای حکام حمایت نکنند و یا بانی آن نشوند. آن‌ها به چنین چیزی متعهد نمی‌شوند و کار خود را در عرصه تقابل پیش می‌برند ایران هم در عرصه فنی دست بسته شده و صرفا تعامل می کند. این‌جاست که باید این سوال را بپرسیم آیا ما مذاکره می‌کنیم؟
 
با وجود این که به مدت دو سال، ایران در این مقطع عضو شورای حکام بود، قطعنامه‌های تصویب شده علیه ایران با اجماع تصویب می‌شود و به نماینده ایران می‌گویند که از نشست هنگام تصویب قطعنامه خارج شود چراکه اگر مخالفت کند و یا رای مثبت ندهد، رویه آژانس را که مبتنی بر اجماع تصمیمات در شورای حکام است، مخدوش می‌کند. حالا اینکه انگلیسی ها اعلام کردند که میوه ی عراق را در سعدآباد چیدند، بماند. آقای روحانی، کلید دست شما، سرقفلی عزت ملت ایران نیست که هر جور دلتان خواست، خیراتش کنید.

نظرات  (۳)

۲۹ اسفند ۹۰ ، ۲۰:۳۰ علی کوچولو
سلام
استادمون بزور یه وبلاگ زد
اما گفته بیشتردر مورد مطالب آزاد ذهنش می نویسه

http://www.sayedemami.blogfa.com/
۲۹ اسفند ۹۰ ، ۲۰:۳۰ علی کوچولو
به نظر من احراز صلاحیت افرادی چون روحانی ، یک جور باج دادن به آنها بود و باعث درجا زدن حزب اللهی ها شد و آنها را پررو کرد
به نظر من رد صلاحیت آنها با توجه به بصیرت فعلی جامعه براحتی قابل اجرا بود ولی بخاطر ردصلاحیت هاشمی یجورایی خواستند به اصلاح طلب ها باج دهند تا تعداد رای ها بالاتر رود
و این رویکرد اشتباه است
ای ننگ بر اینها باد که هویت و عزت و شرف ایرانی را به تاراج دادند..ای لعنتا به حسن روحانی کذاب

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی