قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسن روحانی» ثبت شده است

این روزها، اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است و تاریخ بشر، چیزهایی را می بیند که شاید 1400 سال پیش، چنین چیزهایی مشاهده شده بود. ما به هیچ وجه با حذف دستوری یک جریان سیاسی از صحنه ی سیاست کشور، موافق نیستیم اما وقتی مردم رأی نمی دهند و یک جریانی با تودهنی محکم مردمی از صحنه حذف می شود، چه باید کرد؟!

شاهد اینکه این حذف جریانی که به غلط به «اصلاحات» موسوم شده است، مردمی بوده نیز، همین گردشی است که در مواضع و تبلیغات این جریان دیده می شود. از سال 68 تا 84، انقلاب اسلام ایرانیان، حداقل دو دوره ی «غربت انقلابیون» و «غربت انقلاب» را شاهد بوده ایم که در غربت انقلابیون، انقلابیون از صحنه حذف شدند و در دوره ی غربت انقلاب، بر نامه ی حذف انقلاب از صحنه را اجرا کردند که انتخابات سال 84، تودهنی محکم مردمی بود که برای احیای مقام خلیفه اللهی انسان کامل، انقلاب کرده بودند.

این جریان، فهمیده است که اگر ساز حذف انقلاب و انقلابیون را علنی کوک کند، حتما مردم در دهنش می زنند و لذا خود را در پس قبا و ردا و عبای چند نفری پنهان کرده است که روزگاری انقلابی بودند و امروز در استخر و سونا و جکوزی چند خانه در حوالی جماران، غسل می کنند! اینها همان هایی هستند که برای هواخوری رفتند نیاوران و قیطریه، اما دیگر برنگشتند.


امروز اما باید سابقه ی انقلابی گری و حضور در دفاع مقدس داشت، امروز باید عکس های دو نفره با امام خمینی (رحمت الله علیه) را رو کرد، امروز باید تأیید امام خامنه ای (روحی فداه) را قیچی کرد و در فیلم مستند گذاشت، امروز باید ژست مخالفت با استکبار را گرفت، امروز باید خود را به شهید مطهری و شهید باهنر، سنجاق کرد، امروز باید خود را مغضوب ساواک معرفی کرد، امروز باید در عین اینکه روزگاری، ذلیلانه تن به تعلیق و تعطیل کل تأسیسات هسته ای را مبتنی بر شروط آژانس داده بودیم (بودید!)، ژست بگیریم که ما چرخه ی سوخت را کامل کردیم و شعار صداقت بدهیم! امروز باید مردم را اینگونه فریب داد تا رأی شان را گرفت چون ایمان به خدا و ایمان به غیب، با جان این مردم عجین شده است! این همه ی اسلام این جماعت است.


اسلام این دوستان، اسلام عقیم آمریکایی است و انتهای اسلام مورد نظر آقایان حجج الاسلام روحانی و هاشمی و خاتمی، همین چیزی است که در خیابان های ترکیه مشاهده می کنیم: کار به جایی می رسد در این مدل اسلام که وقتی دولت بخواهد فروش مشروبات را در یک شهر، ممنوع کند، مردم به خیابان می ریزند و جنگ خیابانی به راه می افتد برای ممانعت از اجرای یک حکم صریح الهی!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۱۲
ــ ــشــمــســ

یکی از تهدیداتی که مدام از سوی دلسوزان انقلاب اسلامی، گوشزد می شود، «اسلام منهای روحانیت» است و به حق هم، مسئله ی خطرناکی است. اما از این خطرناک تر، «روحانیت منهای اسلام» است.

حسن روحانی، مدام می گوید، خروجی سعدآباد، «قرارداد» نبود و «بیانیه» بود. آقای روحانی، شما مثلا حقوق خوانده اید؟ اینکه برای دل خوشی و فریب شما؛ وزرای کذای اروپایی گفتند «Declaration»، شما فریب خوردید و می خواهید همه ی آن اشتباهات را در پس یک واژه پنهان کنید؟

ماهیت یک موضوع را، عنوان آن تعیین نمی کند آقای روحانی بلکه محتوا و مضمون آن بیان می کند برادر! چیزی که در آن، دو طرف، متعهد به انجام اموری می شوند و آن تعهدات را در قالب مفادی، عرضه می کنند، «قرارداد» و «توافق» است. در بیانیه، فقط یکسری مواضع و دیدگاه ها، بیان می شود، نه تعهدات. شما آنجا تعهد و قول عمل داده اید!

حسن روحانی (حجت الاسلام دکتر)، معتقد است که در سعدآباد 82، دست برنده در اختیار ایران بوده است و عزت ملی حفظ شده است. در متن بیانیه ی سعدآباد، (در بخش ب، بند دو) اینگونه آمده است:

ب  ) برای  ارتقاء اعتماد و با نظر به  رفع  همه  موانع  برای  همکاری  در عرصه  هسته ای :
اول  ) دولت  ایران  با دریافت  توضیحات  ضروری،  تصمیم  گرفته  است  که  پروتکل الحاقی  را امضاء و فرایند تصویب  را آغاز کند. دولت  ایران  تا پیش از تصویب  پروتکل، به  عنوان  تأییدی  بر حسن  نیت  خود، به  همکاری  با آژانس مطابق  با این  پروتکل  ادامه  خواهد داد.
دوم  ) دولت  ایران  درحالی  که  در چارچوب  نظام  عدم  گسترش  حق  دارد انرژی هسته ای  را برای  اهداف  صلح  آمیز توسعه  دهد، داوطلبانه  تصمیم  گرفته  است که  همه  فعالیت های  غنی سازی  اورانیوم  و بازفراوری  را به  صورتی  که  آژانس تعریف  می نماید، تعلیق  نماید.

پروتکل الحاقی، باید به تصویب مجلس می رسید، اما این دوستان، قبل از تصویب، اجرای آن را در یک اتفاق خلاف قانون و در یک قانون گریزی عیان، به غربی ها قول دادند! نکته ی مهمتر اینکه شرط مسئله ی «تعلیق مثلا داوطلبانه» در مفاد توافق، «به صورتی که آژانس تعریف می نماید»، آمده است و چه ذلتی از این بیشتر.

از این مهمتر اینکه هیچ قیدی برای موقتی بودن آن ارائه نمی شود و اگر به حرف های سه وزیر در کنفرانس خبری پس از توافق رجوع شود، هیچ اثری از مسئله ی «تعلیق موقت» دیده نمی شود و فقط به «تعلیق و حتی توقف» بسنده می کنند.

حتی پس از این مسئله، جک استراو، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، در مصاحبه ی خود با بی بی سی، که توسط روزنامه ی لیبرال شرق، در تاریخ 84/11/23 منشر می شود، (دانلود فایل) در پاسخ به سوالی که حتی در این روزنامه هم از قید «توقف» استفاده شده است، می گوید: «ممکن است هر جند سالی که لازم باشد به طول بکشد. وقتی با دکتر روحانی مذاکره می شد، صحبت از تعلیق برنامه به مدت 5 تا 10 سال بود.» و این یعنی تا ابد! 10 سال در روند توسعه ی تکنولوژیک، یعنی دو برنامه ی توسعه، یعنی یک دهه عقب ماندگی!


پروتکل الحاقی از سوی دولت در آذرماه 1382 امضا شد؛ دقیقا 5 روز پس از این اقدام دومین قطعنامه شورای حکام درباره ایران تصویب شد و چند ماه بعد با وجود این برخورد از سوی سه کشور اروپایی در اسفندماه 1382، مجددا با سه کشور وارد مذاکره شدیم و توافق بروکسل شکل گرفت که در آن تعلیق مونتاژ سانتریفیوژ و ساخت داخلی قطعات آن به علاوه تعهدات سعدآباد مورد پذیرش ایران قرار گرفت و در مقابل اروپایی‌ها عنوان کردند که برای شناسایی تلاش‌های ایران، تلاش می‌کنند. هم‌چنین سه کشور تضمین می‌کنند که مدیرکل براساس پادمان جامع اگر صلاح بداند، درباره ایران گزارش دهد.

19 روز پس از توافق بروکسل سومین قطعنامه به پیشنهاد سه کشور اروپایی در شورای حکام به تصویب رسید. متاسفانه روند به گونه‌ای پیش رفته است که تیم هسته‌یی ایران حتی از سه کشور اروپایی نخواسته که آنها از قطعنامه شورای حکام حمایت نکنند و یا بانی آن نشوند. آن‌ها به چنین چیزی متعهد نمی‌شوند و کار خود را در عرصه تقابل پیش می‌برند ایران هم در عرصه فنی دست بسته شده و صرفا تعامل می کند. این‌جاست که باید این سوال را بپرسیم آیا ما مذاکره می‌کنیم؟
 
با وجود این که به مدت دو سال، ایران در این مقطع عضو شورای حکام بود، قطعنامه‌های تصویب شده علیه ایران با اجماع تصویب می‌شود و به نماینده ایران می‌گویند که از نشست هنگام تصویب قطعنامه خارج شود چراکه اگر مخالفت کند و یا رای مثبت ندهد، رویه آژانس را که مبتنی بر اجماع تصمیمات در شورای حکام است، مخدوش می‌کند. حالا اینکه انگلیسی ها اعلام کردند که میوه ی عراق را در سعدآباد چیدند، بماند. آقای روحانی، کلید دست شما، سرقفلی عزت ملت ایران نیست که هر جور دلتان خواست، خیراتش کنید.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۲
ــ ــشــمــســ