حکمت تأویلی (1) - خواب دنیا
واپسین پیغامآور عرش (ص) فرمود: « النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا – بشریت در خوابند و چون بمیرند، بیدار میشوند». جدای از همهی ظرایف و لطایف شیرینی که در این واگویهی غیبی نهفته است، یک لطیفهاش این است که وضعیت انسان در دنیا همچون وضعیت او در خواب است و این نه از سر تمثیل و تشبیه که عین حقیقت است و تأویلی. انسان وقتی خواب است و مثلاً خواب میبیند، چیزهایی از داراییهای دنیایی و اعتبارات و مقامات و داشتنیها دارد و در خوابش، همهی آنها برای او گویی حقیقت است. همهی اتفاقات و حوادث، واقعیِ واقعی است و انگار نه انگار که همهی اینها یک خواب است. به محض اینکه چشمش باز شد و بیدار شد از خواب، هیچ چیز از آنهایی که در خواب بود، وجود ندارد. نه اینکه وجود ندارد، اصلاً وجود نداشته است. فقط انسان میماند و اثراتی که از آن خواب، در نفسش نقش بسته است.
دنیا هم دقیقاً همین گونه است. همین که بمیری، بیدار میشوی و میبینی این همه دویدی دنبال پول و ثروت و مقام و اعتبار و مدرک و ماشین و خانه و موبایل و هزار کوفت و زهرمار دیگر، دنبال توهمات دویدهای و ماندهای تو و اثراتی که از این دنیاطلبیها در نفست نقش بسته است و اصلاً نفست را ساخته است. چشم که باز کنی از خواب دنیا، گویی شبی یا نیمهشبی یا بعد از ظهری در برزخ وجود، خوابت برده است و تو غافل که بگذار خوب زندگی کنم.