تفرقهی انگلیسی و بیانیهی لوزان
آمریکاییها اگر به اندازهی انگلیسیها، خبیث و کثیف و شریر و مکار و موذی بودند، حتماً آنها هم این روزها، از انگلیسیها میآموختند و کمتر وراجی رسانهای و سیاسی میکردند در مورد بیانیهی لوزان و توافقی که معلوم نیست انجام شده است یا نه! این سکوت انگلیسیها، هم سؤالانگیز است و هم مشکوک. انگلیسیها، طبق همان طرح کهنه و البته کارامدشان، عمل میکنند: «تفرقه بینداز و فتح کن یا Divide and Conquer». موذیان ساکن جزیرهی کوچک و محقر انگلیس، با همین بیانیه و توافق مبهم و نیمبند، به دقت دارند میان ما، تفرقه میاندازند. جامعهای که پولاریزه شد و آرایش قطبی پیدا کرد، میشکند و تکهتکه میشود.
اهمیت انسجام و جماعت به حدی است که حضرت هارون (ع)، به عنوان نایب حضرت موسی (ع) در دوران غیبت ایشان، پس از رجعت و ظهور ایشان در پاسخ به سوال موسی (ع) که چرا مانع ضلالت بنیإسرائیل نشدی؟ مرا تبعیت نکردی یا عصیان أمر مرا کردی؟ میفرماید: «إِنِّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنی إِسْرائیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلی» ترسیدم که بگویی میان بنیإسرائیل، تفرقه انداختی و مراقب قول من نبودی.
تفریق و تفرقه، بسیار خطرناک است و سکوت أمیرالمؤمنین (ع) نیز در آن 25 سال، گویای همین ظریفه است. این روزها، باید به شدت، مراقب جماعت بود و البته این مسئله، به معنای نگفتن انتقادات نیست. محور جماعت، که مَعلَم ولایت است، نباید در همهی شرایط، گم شود و البته این نکته را هم باید در نظر داشت که همهی حوادث این روزهای عالم، در قالب روند الهی کلی «تمییز طیب از خبیث»، تا حد «تَزَیُّل کفار و مؤمنانی که در أصلاب یکدیگرند»، رخ میدهد که در درون جامعهی ایرانی نیز این تمییز و تمایزی که زمینهی ظهور و نزول عذاب الهی است، رخ خواهد داد اما مسئله این است که ما نباید به تفریق و تفرقه، دامن بزنیم. ما مأمور به جماعتیم اما اینکه افراد، طبق اختیار انسانی، چگونه عمل میکنند به خودشان مربوط است.