إجمال و تفصیل، دو ساحت از عالم هستند که هر چیزی در إجمال، مابهحذایی دارد در ساحت تفصیل. مابین این دو نیز، برزخی است که از تفصیل تا إجمال، ممتد است. تقریباً میتوان إجمال را آخرت و تفصیل را دنیا دانست. هبوط انسان نیز یک ماهیت تجریدی دارد یعنی در هر یک از این ساحات، محاذاتی دارد. هبوط تجریدی انسان، سه سطح را در بر میگیرد: حقیقت آن، هبوط در إجمال است که همان انصراف وجه از حقیقت است. به محاذات آن، هبوط از إجمال به تفصیل، رخ مینماید که هبوط از جنت مثالی نفس به أرض مثالی نفس است و به محاذات آن، هبوط در تفصیل است که خود نیز هبوطی است تفصیلی و تفصیل هبوط. نکتهای که دقت ما را میطلبد این است که در تجرید، اگر چه ساحات و محاذات را برای فهم، تفکیک میکنیم اما در واقع، اینها از هم جدا نیستند و ذات واحدی دارند فقط ساحات مختلف، ظهورات یک باطن واحد هستند مثل انسان که جسم و نفس و روح دارد.