قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

حضرت امام خامنه ای (روحی فداه)، در سال 76 و پس انتخابات دوم خرداد فرمود: «البته پیروزى بزرگ، هم شکر دارد و هم پرهیز از خطر. بعد از همه پیروزیها، یک احتمال خطر وجود دارد. ملت ایران که در این حادثه پیروز شده است، باید خدا را شکر کند. احتمال خطر چیست؟ احتمال خطر این است که یک وقت خداى نکرده بعضى از افراد، کوتاهیهایى در رفتارشان نشان دهند، نسبت به دیگران بگومگوهایى بین مردم انجام گیرد. هم شما آقایان و خانمهاى محترمى که نمایندگان مردمید و جزو برگزیدگان ملت هستید، نگذارید، و هم آحاد مردم نگذارند که دشمن خوشحال شود.
دشمن منتظر است که بین شما بگومگو باشد. دشمن منتظر است که صفوف متّحد شما به هم بخورد. دشمن منتظر است که نمایش رأى سى میلیونى را - که نمایش اتّحاد ملت ایران در دفاع از نظام اسلامى است - به یک دعوا و تنازع و تنافس و بگومگو تبدیل کند و این شیرینى را از شما بگیرد. نگذارید. این‌جا، جاى هوشیارى شماست. همه نامزدها متعلّق به نظام اسلامى هستند؛ همه از نظام اسلامى دفاع کردند؛ همه براى نظام اسلامى و براى خطوط اصلى آن و آنچه که جزو بیّنات انقلاب است، شعار دادند. بنابراین، حرکت متّحدى به نفع نظام اسلامى اتّفاق افتاده است. باید هوشیار بود؛ بخصوص شما نمایندگان مردم بایستى متوجّه باشید. هم در مجلس و هم در حوزه انتخابیّه که مى‌روید، به خاطر موفّقیت سى میلیونى، به مردم تبریک بگویید. این، بزرگترین مسأله است.
»

و اما امروز، مطالبه ی حداکثری مردم، اقتصادی است و بهبود وضعیت معیشتشان. دولت جدید باید به سمت این مسئله حرکت کند و از بازی های بیخود سیاسی دست بردارد و به سمت التهابات سیاسی حرکت نکند. این مسئله، هم در تعیین کابینه و هم در سیاست کلی دولت جدید، نمود پیدا خواهد کرد و اگر معیشت مردم، بهبود پیدا نکند، مردم کلید را از دست آقایان می گیرند و به دیگری می دهند. خدا کند که کلیدشان را گم نکنند.


اینها را هم ببینید:

لینک یک       لینک دو      لینک سه      لینک چهار      لینک پنج      لینک شش      لینک هفت     لینک هشت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۳۲
ــ ــشــمــســ

... عَسَى أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ ... بالاخره این آیات قرآن هم باید مصداقی پیدا کند تا بفهمیمش! ما به عشق خمینی زنده هستیم و تا سید علی را داریم و بالای سرمان، شجره ی طیبه ی ولایت، شاخه گسترده است، نه سرخورده می شویم و نه از صحنه کنار می رویم. فرمول های پوچ غربی ها هم در درمان Political Depression بخورد توی سرشان!
ما خوشحالیم که انقلاب اسلامی، در این دوره می تواند دستاوردهای 8 سال اخیرش را در گام نظام اسلامی، تثبیت کرده و آماده شود برای خیزهای بلند آینده. تحلیل های غلط و مبتنی بر «فرار رو به جلوی» برخی از دوستان انقلابی هم، نباید باعث شود تا این خطوط باریک و سطحی تفرقه و انفکاکی که مابین بچه ها افتاده است، عمق پیدا کند و بشود تنگه هایی که با تکیه بر ولایت پذیری هم نشود پرش کرد. با کنار رفتن فلان آدم و نیامدن فلان آدم و وفای به عهد آن یکی در ائتلاف، چیزی حل نمی شد، چرا که مسئله، عمیق تر از این حرف ها است!

باید اشتباهاتمان را بشناسیم و این انتخابات و نتایجش را به درستی تحلیل کنیم، اگر نه به همان بلایی دچار خواهیم شد که جریان اپوزوسیونی اصلاحات شد و مجبوریم با کسانی ائتلاف کنیم که روزگاری فحششان می دادیم.
گفتمانی که به غلط «اعتدال» می خوانندش، بالاخره رأی آورد اگر چه با یک اکثریت به شدت ضعیف و شکننده. ذره ای اعتقاد به اینکه گفتمان منتخب، گفتمان «سازش و تسلیم» است، با ولایت پذیری مان در تعارض خواهد بود و دیگر باید شعارهای خطرناکی مثل «نه سازش نه تسلیم، یار فلانی هستیم» را به کلی حذف کرده و به جای آن، از «نه سازش نه تسلیم، یار ولایت هستیم»، استفاده کرد. قطعا گفتمان منتخب، گفتمان سازش و تسلیم نیست و نخواهد بود و هر رأیی که به این گفتمان داده شد، رأی به انقلاب اسلامی و مقاومت بر سر منافع ملی و دینی، بوده است.

مردم ایران، به واقع به امر ولی فقیه و نایب امام زمان، عمل کردند و هیچ نزاعی در این امر نکردند، چرا که «حماسه ی سیاسی» محقق شد و مردم ثابت کردند خلاف آنچه بسیاری می پندارند، این نظام از دوبخش «جمهوریت» و «اسلامیت» تشکیل نشده است بلکه، اسلامیت نظام و جمهوریت نظام، ذات واحدی هستند که در دو وجه، ظهور پیدا کرده و متجلی شده است. مردم سالاری دینی و همچنین جمهوری اسلامی، وصله کردن و ضمیمه کردن دین و اسلام به مردم سالاری و جمهوری نیستند، بلکه در باطن، یک چیزند.
جمهوریت در ذات اسلامیت است و مردم سالاری در ذات دین. برای همین خاطر است که همواره ولی امر مسلمانان، حتی به قیمت تحمل فتنه های سختی مثل فتنه 88 و حتی به قیمت بر سر کار ماندن کسانی که آنچنانی که باید، به مبانی انقلاب اسلامی، اعتقاد ندارند، پای رأی مردم مسلمان و جمهوریت و مردم سالاری می ایستد، چرا که در حقیقت، پای اسلامیت و دین و رأی خدا ایستاده است.
باقی حرف ها بماند برای بعد إن شاءالله
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۷
ــ ــشــمــســ

این روزها، اتفاقات عجیبی در حال رخ دادن است و تاریخ بشر، چیزهایی را می بیند که شاید 1400 سال پیش، چنین چیزهایی مشاهده شده بود. ما به هیچ وجه با حذف دستوری یک جریان سیاسی از صحنه ی سیاست کشور، موافق نیستیم اما وقتی مردم رأی نمی دهند و یک جریانی با تودهنی محکم مردمی از صحنه حذف می شود، چه باید کرد؟!

شاهد اینکه این حذف جریانی که به غلط به «اصلاحات» موسوم شده است، مردمی بوده نیز، همین گردشی است که در مواضع و تبلیغات این جریان دیده می شود. از سال 68 تا 84، انقلاب اسلام ایرانیان، حداقل دو دوره ی «غربت انقلابیون» و «غربت انقلاب» را شاهد بوده ایم که در غربت انقلابیون، انقلابیون از صحنه حذف شدند و در دوره ی غربت انقلاب، بر نامه ی حذف انقلاب از صحنه را اجرا کردند که انتخابات سال 84، تودهنی محکم مردمی بود که برای احیای مقام خلیفه اللهی انسان کامل، انقلاب کرده بودند.

این جریان، فهمیده است که اگر ساز حذف انقلاب و انقلابیون را علنی کوک کند، حتما مردم در دهنش می زنند و لذا خود را در پس قبا و ردا و عبای چند نفری پنهان کرده است که روزگاری انقلابی بودند و امروز در استخر و سونا و جکوزی چند خانه در حوالی جماران، غسل می کنند! اینها همان هایی هستند که برای هواخوری رفتند نیاوران و قیطریه، اما دیگر برنگشتند.


امروز اما باید سابقه ی انقلابی گری و حضور در دفاع مقدس داشت، امروز باید عکس های دو نفره با امام خمینی (رحمت الله علیه) را رو کرد، امروز باید تأیید امام خامنه ای (روحی فداه) را قیچی کرد و در فیلم مستند گذاشت، امروز باید ژست مخالفت با استکبار را گرفت، امروز باید خود را به شهید مطهری و شهید باهنر، سنجاق کرد، امروز باید خود را مغضوب ساواک معرفی کرد، امروز باید در عین اینکه روزگاری، ذلیلانه تن به تعلیق و تعطیل کل تأسیسات هسته ای را مبتنی بر شروط آژانس داده بودیم (بودید!)، ژست بگیریم که ما چرخه ی سوخت را کامل کردیم و شعار صداقت بدهیم! امروز باید مردم را اینگونه فریب داد تا رأی شان را گرفت چون ایمان به خدا و ایمان به غیب، با جان این مردم عجین شده است! این همه ی اسلام این جماعت است.


اسلام این دوستان، اسلام عقیم آمریکایی است و انتهای اسلام مورد نظر آقایان حجج الاسلام روحانی و هاشمی و خاتمی، همین چیزی است که در خیابان های ترکیه مشاهده می کنیم: کار به جایی می رسد در این مدل اسلام که وقتی دولت بخواهد فروش مشروبات را در یک شهر، ممنوع کند، مردم به خیابان می ریزند و جنگ خیابانی به راه می افتد برای ممانعت از اجرای یک حکم صریح الهی!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۱۲
ــ ــشــمــســ
اینجا ترکیه است، دروازه ی اروپای مدرن و آرمان شهر پیوند اسلام آمریکایی و دموکراسی آمریکایی، و کانون لجستیکی توطئه و جنگ علیه مقاومت اسلامی، این سرکوب های مرگبار، ظهور باطن حقوق بشر در دیکتاتوری اردوغان و داوود اوغلو است:
























۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۰
ــ ــشــمــســ
نگاهی به آرایش مناظرات انتخاباتی در سایر کشورها:

مکزیک - 2012:



انگلیس - 2010:



آمریکا - 2012:





مصر - 2012:



آلمان:



کنیا - 2013:





کانادا - 2011:


کانادا - 2008:


مالت:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۳۰
ــ ــشــمــســ

عکس های مناظره بعدی منتشر شد تا کاندیداها روی آنها فکر کرده و نظرات و برنامه های خود را روی آنها، طراحی کنند:















۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۴
ــ ــشــمــســ

!

سوای نظراتی که در مورد روند کلی مناظره مبنی بر درستی یا غلطی آن وجود دارد، طرح جدید صدا و سیما در مناظرات، با استفاده از دو بخش «نقاط تصمیم» در قالب سوالات و «تبیین نگرش» در قالب تصاویر، از آن اتفاقاتی بود که شخصیت پنهان افراد را که به صورت عادی، عیان نمی شد، به بیننده و مخاطب، عرضه می کرد.

بخش تصاویر البته، خیلی بخش در شأن و جالبی نبود و اما سوالات مبتنی بر تصمیم گیری، مناسب بود و هیچ نسبتی با تست نداشت. باید از افراد معترض به سوالات که با اَنگ «تست»، آن را تخطئه کردند، پرسید که شما اگر تست زنی را توهین می دانید، چرا بچه های مردم را از تست زدن در کنکورهای مختلف برای دانشگاه، تحذیر نمی دهید و چرا در دوران مدیریتتان هیچ تلاشی برای جلوگیری از این توهین به جوانان این کشور نکردید؟

مدیر یعنی کسی که باید قدرت تصمیم گیری داشته باشد و اعتراض به اینکه شخصی را که باید در کلان ترین سطح کشور، تصمیم هایی بگیرد که با حیات و ممات سیستمی کشور نسبت مستقیم دارند، در جایگاه تصمیم گیری قرار دادن، ساده لوحانه ترین موضعی است که می توان گرفت. ظاهراً آنهایی که هویت و شخصیت سیاسی خود را در پس برچسب زنی و اَنگ زنی تعریف کرده اند و فقط وقتی حیات پیدا می کنند که جامعه در هیجانات کاذب سیاسی غرق شود و فضایی برای حاکمیت عقلانیت شکل نگیرد، گمان می کنند که قوانین بازی، هنوز به سیاق دموکراسی مدرن، قابل پیاده سازی است.

نه خیر آقای عارف! تمام شد دوران این نگاه ها. شما که فرق معدن را با «آثار فرهنگی و جاذبه های گردشگری و دره» نمی دانید، چگونه می خواهید رئیس جمهور مناسبی باشید؟ شما لیاقتتان همان است که کسی مثل محسن رضایی به شما بگوید: «این یک معدن است!». شما در بی اخلاقی، نمره ی بیست گرفتید و همین طور بدبینی. نگاه بیمار شما را در پاسخ به سوالتان می شد دید که از هر فرصتی برای حمله به جناح مقابل و سیاسی بازی و سیاسی سازی مقوله های غیر سیاسی و حمله به نهادهایی مثل سپاه استفاده می کنید ولو بی ربط. (در عین اینکه داعیه ی این را دارید که دیگران همه چیز را سیاسی می کنند، اما مشخص شد که چه کسانی همه چیز را سیاسی می کنند.)

اصلا دولتی که معاون اولش (که شما باشید)، فرق بین «معدن» و «دره» را نمی فهمد، باید فرستادش ته دره. شما چه معاون اولی هستید، چه کار می کردید در آن دولت که فرق معدن و آثار گردشگری و دره را نمی دانید؟! گمانم فقط دنبال اجرای منویات کسانی غیر از مردم ایران بوده اید!


نگاه منفی و بدبینی آقای عارف، از آن چیزهایی بود که به شدت در تبیین تصاویر، آدم را اذیت می کرد. این نگرش «بدبینی» به هیچ صورتی نمی شد که برای مردم شفاف شود الا از همین طریقی که در مناظره ها و در قالب «بخش تصاویر» صورت گرفت. (به خصوص در دو عکس آخر). نگاه بی اصالت آقای قالیباف نیز همین طور! اصلا آقای عارف، اگر اعتراض داشتند نباید در بخش آخر هم وارد بازی می شدند اما وارد شدن و دادن نظرات عجیب، باعث شد که همه بدانند که ایشان دنبال رأی است نه خدمت به مردم!

دو نکته ی دیگر هم در این انتخابات، قابل تأمل است: نخست اینکه در این انتخابات، پس از گذشت 36 سال از انقلاب اسلامی، یک روحانی، در انتخابات کاندیدا شده است که تقریبا هیچ انسان مومن و مسلمان و انقلابی و متدینی یافت نمی شود که به او رای بدهد. یعنی شیطان توانسته است در جمهوری اسلامی، نسلی از «روحانیون منهای اسلام» را تربیت کند! و دوم اینکه از این 8 نفر، هیچ کدام برنامه ای برای اداره کشور ندارند، فقط محسن رضایی و باقر قالیباف، برای انتخابات برنامه دارند و نه برای اداره کشور، و بسیار فرق است بین برنامه داشتن برای اداره کشور و برنامه داشتن برای انتخابات و جمع آوری رای مردم.

راستی وقتی 8 نفر آدم، خود را بدون داشتن برنامه، کاندیدای ریاست جمهوری می کنند، این کار آنها توهین به 75 میلیون نفر ایرانی نیست که وقتی قرار می شود ازشان 4 تا سوال جدی پرسیده شود، گلو پاره می کنند؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۱۴
ــ ــشــمــســ

یکی از تهدیداتی که مدام از سوی دلسوزان انقلاب اسلامی، گوشزد می شود، «اسلام منهای روحانیت» است و به حق هم، مسئله ی خطرناکی است. اما از این خطرناک تر، «روحانیت منهای اسلام» است.

حسن روحانی، مدام می گوید، خروجی سعدآباد، «قرارداد» نبود و «بیانیه» بود. آقای روحانی، شما مثلا حقوق خوانده اید؟ اینکه برای دل خوشی و فریب شما؛ وزرای کذای اروپایی گفتند «Declaration»، شما فریب خوردید و می خواهید همه ی آن اشتباهات را در پس یک واژه پنهان کنید؟

ماهیت یک موضوع را، عنوان آن تعیین نمی کند آقای روحانی بلکه محتوا و مضمون آن بیان می کند برادر! چیزی که در آن، دو طرف، متعهد به انجام اموری می شوند و آن تعهدات را در قالب مفادی، عرضه می کنند، «قرارداد» و «توافق» است. در بیانیه، فقط یکسری مواضع و دیدگاه ها، بیان می شود، نه تعهدات. شما آنجا تعهد و قول عمل داده اید!

حسن روحانی (حجت الاسلام دکتر)، معتقد است که در سعدآباد 82، دست برنده در اختیار ایران بوده است و عزت ملی حفظ شده است. در متن بیانیه ی سعدآباد، (در بخش ب، بند دو) اینگونه آمده است:

ب  ) برای  ارتقاء اعتماد و با نظر به  رفع  همه  موانع  برای  همکاری  در عرصه  هسته ای :
اول  ) دولت  ایران  با دریافت  توضیحات  ضروری،  تصمیم  گرفته  است  که  پروتکل الحاقی  را امضاء و فرایند تصویب  را آغاز کند. دولت  ایران  تا پیش از تصویب  پروتکل، به  عنوان  تأییدی  بر حسن  نیت  خود، به  همکاری  با آژانس مطابق  با این  پروتکل  ادامه  خواهد داد.
دوم  ) دولت  ایران  درحالی  که  در چارچوب  نظام  عدم  گسترش  حق  دارد انرژی هسته ای  را برای  اهداف  صلح  آمیز توسعه  دهد، داوطلبانه  تصمیم  گرفته  است که  همه  فعالیت های  غنی سازی  اورانیوم  و بازفراوری  را به  صورتی  که  آژانس تعریف  می نماید، تعلیق  نماید.

پروتکل الحاقی، باید به تصویب مجلس می رسید، اما این دوستان، قبل از تصویب، اجرای آن را در یک اتفاق خلاف قانون و در یک قانون گریزی عیان، به غربی ها قول دادند! نکته ی مهمتر اینکه شرط مسئله ی «تعلیق مثلا داوطلبانه» در مفاد توافق، «به صورتی که آژانس تعریف می نماید»، آمده است و چه ذلتی از این بیشتر.

از این مهمتر اینکه هیچ قیدی برای موقتی بودن آن ارائه نمی شود و اگر به حرف های سه وزیر در کنفرانس خبری پس از توافق رجوع شود، هیچ اثری از مسئله ی «تعلیق موقت» دیده نمی شود و فقط به «تعلیق و حتی توقف» بسنده می کنند.

حتی پس از این مسئله، جک استراو، وزیر امور خارجه وقت انگلیس، در مصاحبه ی خود با بی بی سی، که توسط روزنامه ی لیبرال شرق، در تاریخ 84/11/23 منشر می شود، (دانلود فایل) در پاسخ به سوالی که حتی در این روزنامه هم از قید «توقف» استفاده شده است، می گوید: «ممکن است هر جند سالی که لازم باشد به طول بکشد. وقتی با دکتر روحانی مذاکره می شد، صحبت از تعلیق برنامه به مدت 5 تا 10 سال بود.» و این یعنی تا ابد! 10 سال در روند توسعه ی تکنولوژیک، یعنی دو برنامه ی توسعه، یعنی یک دهه عقب ماندگی!


پروتکل الحاقی از سوی دولت در آذرماه 1382 امضا شد؛ دقیقا 5 روز پس از این اقدام دومین قطعنامه شورای حکام درباره ایران تصویب شد و چند ماه بعد با وجود این برخورد از سوی سه کشور اروپایی در اسفندماه 1382، مجددا با سه کشور وارد مذاکره شدیم و توافق بروکسل شکل گرفت که در آن تعلیق مونتاژ سانتریفیوژ و ساخت داخلی قطعات آن به علاوه تعهدات سعدآباد مورد پذیرش ایران قرار گرفت و در مقابل اروپایی‌ها عنوان کردند که برای شناسایی تلاش‌های ایران، تلاش می‌کنند. هم‌چنین سه کشور تضمین می‌کنند که مدیرکل براساس پادمان جامع اگر صلاح بداند، درباره ایران گزارش دهد.

19 روز پس از توافق بروکسل سومین قطعنامه به پیشنهاد سه کشور اروپایی در شورای حکام به تصویب رسید. متاسفانه روند به گونه‌ای پیش رفته است که تیم هسته‌یی ایران حتی از سه کشور اروپایی نخواسته که آنها از قطعنامه شورای حکام حمایت نکنند و یا بانی آن نشوند. آن‌ها به چنین چیزی متعهد نمی‌شوند و کار خود را در عرصه تقابل پیش می‌برند ایران هم در عرصه فنی دست بسته شده و صرفا تعامل می کند. این‌جاست که باید این سوال را بپرسیم آیا ما مذاکره می‌کنیم؟
 
با وجود این که به مدت دو سال، ایران در این مقطع عضو شورای حکام بود، قطعنامه‌های تصویب شده علیه ایران با اجماع تصویب می‌شود و به نماینده ایران می‌گویند که از نشست هنگام تصویب قطعنامه خارج شود چراکه اگر مخالفت کند و یا رای مثبت ندهد، رویه آژانس را که مبتنی بر اجماع تصمیمات در شورای حکام است، مخدوش می‌کند. حالا اینکه انگلیسی ها اعلام کردند که میوه ی عراق را در سعدآباد چیدند، بماند. آقای روحانی، کلید دست شما، سرقفلی عزت ملت ایران نیست که هر جور دلتان خواست، خیراتش کنید.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۱۰:۴۲
ــ ــشــمــســ




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۲ ، ۰۶:۱۹
ــ ــشــمــســ

پیشنهاد توهین آمیز علی مطهری: بنده پیشنهاد می کنم برای ارزیابی توان جسمی آقای هاشمی، یک مسابقه دو صدمتر بین ایشان و آقای جلیلی و یک مسابقه کشتی بین آقای هاشمی و آقای حداد برگزار کنند.

منبع

علی مطهری: شنیدیم که ظاهرا ساعت ۱۷ از دفتر مقام معظم رهبری پیامی به وی دادند که بعد از آن وی به سمت وزارت کشور حرکت کرده اما من نمی دانم که آن پیغام چه بوده است.
منبع

پیگیری های خبرنگار آریا از منابع مختلف نشان داد که در روز مورد نظر هیچ تماس تلفنی میان مقام معظم رهبری و آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی برقرار نشده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۱۲:۵۱
ــ ــشــمــســ