بلایای مدرنیته () - ذهن کندویی جمعی
کندوی ذهن یا همان ذهن جمعی و به زبان غیرمبین انگلیسی، Hive Mind، متحقق شده است. این همان چیزی است که در مجموعهی Star Trek با نام انبوهه (the Collective)، کندو (the Hive) یا مکعب بورگ (Borg Cube) و در فیلم سینمایی اخیر Ex-Machina با نام Bluebook معرفی میشود. در استار تِرِک، بورگها در برخورد با دیگر نژادها، با تزریق ابزارهای میکروسکوپی به نام ریزکاونده (Nanoprobe) به بدن آنها باعث اتصال مغز افراد این نژادها با جامعه خود میشوند. جامعه بورگها، همان انبوهه و کندو است و افراد همگونسازیشده، به «ذهن کندو» متصل میشوند. هدف نهایی بورگها دستیابی به بیعیبی است.
بورگها به صورت یک مجموعهی بههمپیوسته، عمل میکنند و هر یک از آنها، ارادهی شخصی ندارد. هر یک از بورگها با بقیه بورگها متصل است و فکری مشابه بقیه دارد. هر بورگ تجربیات خود را در اختیار تمامی بورگهای دیگر میگذارد و بنابراین، بورگها موفق میشوند خود را به سرعت با هر شرایط جدیدی سازگار کنند. یکی از تکیهکلامهای اصلی بورگها در رویارویی با مشکلات این است که «سازگار میشوم».
در Ex-Machina، در انتهای بخش دوم فیلم، نِیتِن، خالق ماشینهای جدید انساننما، وقتی که اصل پروژه را به کِیلِب (و هر دو اسم، یهودی هستند!) توضیح میدهد، اشاره میکند که برای رسیدن به هدفش، باید یک سختافزار و به تعبیر خودش، یک خیسافزار (Wetware) از ژل ساختیافته را تولید میکرد تا از شرّ مدارات الکتریکی خلاص شود و در سطح مولکولی، بازتنظیم شود، شکل خودش را حفظ کند، خاطرات را نگه دارد و افکار را منتقل کند و برای این، آن خیسافزار شبهمغز را ساخته است. کِیلِب میپرسد، این سختافزارت است، نرمافزارت چیست؟ و نِیتِن هم «بلوبوک» را که قبلاً به او معرفی کرده است، به یاد او میآورد.
مغزی قدرتمند که از سرقت اطلاعات همهی ابزار متصل به شبکه و از طریق دوربینها و میکروفنهای آنها، ساخته شده است و چیزی است شبیه همین گوگل اینترنتی. دیالوگ اینجای فیلم، خیلی عجیب است: «یه چیز عجیبی در مورد موتورهای جستجو هست، یه چیزی مثل کشف نفت تو دنیایی که هنوز احتراق داخلی اختراع نشده، کلی مادهی خام که کسی نمیدونست باهاش چهکار کنه؛ میدونی، رقبای من فقط تمرکزشون روی این بود که باهاش کنار بیان و از رسانههای اجتماعی و خرید، پول در بیارن. فکر میکردن که موتورهای جستجو، نقشهی چیزهایی است که مردم به آنها فکر میکنند (Map of What People Were Thinking) اما در واقع نقشهی کیفیت و نحوهی تفکر مردم است (Map of How People Were Thinking): کنش (Impulse)، واکنش (Response)، سیال (Fluid)، ناقص (Imperfect)، الگو (Pattern)، آشوبناک (Chaotic)».
این ذهن جمعی و فراذهن، امروز متحقق شده است و مجموعهی آن چیزی که با نام فضای سایبر شناخته میشود، همین ذهن جمعی و عمومی جدید است که معیار و میزان علم و دانش بشری را و منبع همهی سوالات و پرسشهای انسان، جعل شده است. انسان امروز، هر پرسشی که داشته باشد، آن را سرچ میکند و با «بحث» در این ذهن جمعی، به پاسخ میرسد و همان پاسخی را درست میپندارد که این ذهن جمعی مشترک، به او عرضه میکند. بورگ و بلوبوک، وقوع یافته است و خطر بزرگ آن جایی است که بدانیم چه کسانی بر این ذهن جمعی، سیطره دارند و اما این نکته، فقط آنهایی را به اضطراب وا میدارد که دل در گرو تکنولوژی بستهاند و خبر از باطن الکتریسیته و تصرف تکنولوژیک ندارند.
تصرف تکنولوژیک و الکتریکی در عالم، اگر چه شیفتگی زیادی ایجاد کرده است اما دوام نخواهد یافت و اصلیترین دلیل اینکه صاحبان تکنیک و تکنولوژی، تمام سعی خود را متوجه عرضهی روز به روز و لحظه به لحظهی نسلهای جدیدتر تکنولوژی کردهاند، این است که انسان را از آن حقیقتی که در حال رخ دادن است غافل کرده و متوجه همین ظواهر لوکس کنند و آن اتفاق چیزی نیست جز اضمحلال وعدههای رسیدن به بهشت موعود اتوماتیک.