تکنولوژی و ظهور فساد در زمین با نگاهی به فیلم Interstellar
تکنولوژی، دستاورد بشر است و مصداق تام و تمام «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس». خداوند نفرموده است که «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِبَعضِ ما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس» و بلکه در یک حصر عجیب، فرموده است: «بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاس»، یعنی هر آن چیزی که اسمش را گذاشتهاند دستاورد بشری! این دستاورد در روزگار ما، در نهاییترین صورت خود، ظهور یافته است و چیزی نیست جز تکنولوژی. تکنولوژی، محصول أغراض شیطانی است که به طور خاص، از بعد از رنسانس، جان انسان را تسخیر کرد و غایت انسان را، اتوماسیون و خودکاری مطلق، قرار داد و همهی هَمِّ انسان را متوجه برپایی یوتوپیای لذت و فراغت و تفنن و تمتع کرد. کانون این أغراض نفسانی چیزی نبود جز «تصرف تامّ در خلقت». جهت، آن سویی است که انسان، وجه خود را متوجه آن کرده است و همین جهت است که میشود قبلهی انسان، و انسان، همهی معاییر و مقاییس خود را از آن جهت و قبله، اتخاذ میکند. قبلهی انسان مدرن، طویلهی أهواء و اشتهائات و لذات نفس أماره است و این انسان، همهی وجوه حیات خود را متناسب با آن، ساخته است.
همهی نظامات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی، همهی شیوهها و ابزار و لوازم زندگی، همهی دانشها و معارف و ایدئولوژیهای حوزههای مختلف، همهی رشتهها و شاخههای علمی و تحصیلی، همهی نُرمهای روانی و رفتاری، همهی فرمهای ارتباطاتی و بیانی و هنری و رسانهای، همهی روانشناسی و فلسفه و جامعهشناسی و هنر و انسانشناسی و هستیشناسی، همهی معنویات و روحانیتهای ظاهراً دینی و همهی همهی همهی هر آن چیزی که سرتاسر حیات این روزهای انسان در سیارهی مبتلای زمین را احاطه کرده است، نسبت دقیق و عمیق و حقیقی با آن آغراض و غایات بشر جدید دارد و چه این تناسب باطنی، به راحتی درک بشود و چه درک نشود، وجود دارد و کتمان آن، هیچ دردی از انسان را دوا نمیکند هیچ، بزرگترین درد و البته مرض، همین کتمان است.
تکنولوژی، تجاوز انسان به مادر خود است. این تمدن، مولود زشتترین و شنیعترین تجاوز تاریخ حیات انسان بر کرهی أرض است و البته آخرین تلاشهای شیطان و شیطانیان برای تبعید انسان از مقام خلیفۀاللهی که قطعاً با شکست روبرو خواهد شد و اینچنین مقدر شده است که تکنولوژی، زوال خود را در وصول انسان به مقام أعلای «ولایت تکوینی و تقدیری»، ببیند پس از یک دورهی بلا و فتنهی اعجابآور. این تمدن، نه فقط حرامزاده است که محصول تعدی فرزند ناخلف مدرنیته به مادر حیات است و اگر میفهمیدیم که چه روی داده است، یک آن، در فضای این تمدن، دوام نمیآوردیم.
انسان، زمین را نابود کرده است و آرامآرام دارد صدای زمین از این فساد، در میآید. اوج حماقت و بلاهت و جهالت است که بپنداریم، زمین، صرفاً یک سیاره است همچون سیارههای دیگر این منظومه و این آسمان، و انسان، از سر تصادف و حادثه، ساکن این سیاره شده است. نه، زمین، یک سیاره همچون سیارههای دیگر نیست. زمین، مسجد ملائکهی خداست و مسکن خلیفۀ الله و معبد عبادالله و محل بیت الله و نگین خاتم انگشتری دنیا. أرض، قلب عالم آفاق است و تنها راه و جایی که انسان میتواند از آن به خدا برسد. أرض، رَحِم آفاقی نفس انسان است و نه یک سیارهی سرگردان گِرد خورشید. خاک، ظهور حقیقت قابلیت است و آب، ظهور حقیقت فاعلیت و وای بر انسان تکنولوژیک، که ظاهر عالم را بر باطن آن اصالت داده است تا در آن تصرف نفسانی کند. خاک و آب و آتش و هوا، حقایقی دارند که اگر در مآثر و منابع حِکمی و معرفتی ما، اساس خلقت دانسته شدهاند، از باب تمثیل و عالم مثال است و خیلی جهالت بزرگی است که انسان گمان کند با ارجاع صورت پدیدار عالم به عناصر جدول مندلیف، این حقایق مثالی و تأویلی، از اعتبار ساقط میشوند. همین که حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام، به بوتراب، مسمّا شده است و همین که آب، مهریهی حضرت اُم ابیها سلامالله علیها است، کفایت میکند تا انسان بداند که در عالم، اسراری است. در عالم اسراری است که جز به بهای خون، فاش نمیشوند و انسان تا خونش، بر زمین نریزد، به شهادت أعلی نمیرسد و میدانی که آخرین پیغامآور غیب صلواتالله و سلامه علیه، جریان شیطان در نفس آنسان را به جریان خون در بدن، مثال زده است.

انسان مدرن، با تکنولوژی، زمین را فاسد و نابود کرده است و آرامآرام دارد صدای زمین، صدای خاک، صدای آب و صدای هوا، در میآید و وای بر روزی که صدای آتش در بیاید. فیلم تکاندهندهی Interstellar، آخرین شاهد و مدرک معروض این تمدن است بر اینکه تکنولوژی، افساد زمین است. در این فیلم، که جدیدترین کار کریستوفر نولان و در واقع، یک دیستوپیا است، زمین نابود شده است و محصولات کشاورزی، از بین رفتهاند و البته مثل همیشه، وقتی گفته میشود زمین نابود شده است، پهنهی زمین به پهنهی جغرافیای سرزمینی آمریکا، تقلیل میشود و مثل همیشه، یک گوشهای از دولت شیطان بزرگ، باقی مانده است و در سودای نجات نسل بشر است که این بار، مأموریت به ناسا داده شده است. این احمقها نمیدانند که در تکوین عالم، فقط زمین امکان سکونت دارد و هیچ جای دیگر از دنیا، این امکان را ندارد تکویناً و تقدیراً و اصلاً همهی دنیای ظاهر، تا وقتی موجودیت دارد که زمین و أرض، وجود داشت باشد و حضرت أرض، تا وقتی موجودیت دارد که حضرت حجت الله در آن، مستقر باشد وگرنه لَساخَتِ الأرضُ عَلی أهلِها.
در این فیلم که میتوانست خیلی کوتاهتر هم ساخته شود، خاک، شورش کرده است و از اینکه انسان حق مادری را به جا نیاورده است، دیگر گیاهی نمیرویاند و طوفانهای وحشتناک خاک را بر انسان، مقدر کرده است. زندگی در زمین، در حال نابودی است. در همین زمان، بخشی از ناسا، تلاش میکند که جایی دیگر در کهکشان، برای سکونت انسان پیدا کند. یک مزخرفاتی سر هم میکنند از فیزیک و زمان و فضای پنج بعدی و دیگرانی که کرمچالهای را در نزدیکی زحل، ایجاد کردهاند برای نجات بشر و نهایتاً به طرزی هیومَنیستیک و Self-centeric، روشن میشود که آن دیگران نیز خود انسان است! همین فیلم کافی است تا انسان بداند که زمین، طاقت تکنولوژی را ندارد و دست از این کجراهه بردارد اما این انسان جاهل، همچنان خر خود را میراند و دنبال این است که پس از افساد زمین، جایی دیگر را پیدا بکند و گند بزند در آنجا نیز. چند دقیقهی آخر فیلم که نشان میدهد انسان توانسته است در جایی نزدیک زحل، فضایی با ابعاد فیزیکی بیشتر برای ادامهی حیات حیوانی خود، دست و پا کند، جعلیات و توهمات و خزعبلاتی است که برای استحمار جوامع بشری این سیاره، ساخته شده است و ذرهای از امکان حقیقت و واقعیت، در آن وجود ندارد.