قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

همه‌ی توافق ژنو و لوزان و مذاکرات و قدم‌زدن‌ها و همه و همه چیزی که این دو سال اخیر سرتاسر دیپلماسی جمهوری اسلامی را تشکیل داده است، یک طرف، این نکته‌ی دقیقی که استراتژیست‌های آمریکایی به آن اشاره کرده‌اند، یک طرف.

همین یکی کافی است که روشن شود، این دیپلماسی، دیپلماسی وابستگی است و شاه‌بیت آن، نقض استقلال کشور است. ریچارد نِفیو، در مقاله‌ای که ذوق و شوق آمریکایی، از سر و رویش می‌بارد، در سایت بروکینگز نوشته است، سازش و رضایت مهمی که در وضعیت ایران در برنامه‌ی هسته‌ای رخ داد و ایران آن را پذیرفت و شروع آن، توافق ژنو بود، «قبول نقش‌آفرینی 5+1 و به طور خاص آمریکا در فرایند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری برنامه‌ی هسته‌ای‌اش» است. و تاکید می‌کند که این اتفاق، که دخالت رسمی در امور داخلی ایران است، در حالی است که ایران کشوری است که شدیداً به استقلال خود افتخار می‌کند. در ادامه هم می‌نویسد که یک چنین طرز فکری در آنچه که در لوزان هم گفته شده است، وجود دارد و بیان شده است.



بر باد رفتن استقلال کشور و باز شدن دست اجنبی در مسایل داخلی کشور که یکی از بزرگ‌ترین رهاوردهای انقلاب اسلامی است، با ضعف دیپلماتیک این دولت، مخدوش شده است و بزرگ‌ترین دشمنان این سرزمین را به پای‌کوبی، کشانده است و خدمتی که این دولت به صهیونیسم و شیطان بزرگ می‌کند، از خدمتی که خائنان منطقه به آنها می‌کنند، برایشان جذاب‌تر است.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۰۶
ــ ــشــمــســ

واپسین پیغام‌آور عرش (ص) فرمود: « النَّاسِ نِیَامٌ فَإِذَا مَاتُوا انْتَبَهُوا بشریت در خوابند و چون بمیرند، بیدار می‌شوند». جدای از همه‌ی ظرایف و لطایف شیرینی که در این واگویه‌ی غیبی نهفته است، یک لطیفه‌اش این است که وضعیت انسان در دنیا همچون وضعیت او در خواب است و این نه از سر تمثیل و تشبیه که عین حقیقت است و تأویلی. انسان وقتی خواب است و مثلاً خواب می‌بیند، چیزهایی از دارایی‌های دنیایی و اعتبارات و مقامات و داشتنی‌ها دارد و در خوابش، همه‌ی آنها برای او گویی حقیقت است. همه‌ی اتفاقات و حوادث، واقعیِ واقعی است و انگار نه انگار که همه‌ی اینها یک خواب است. به محض اینکه چشمش باز شد و بیدار شد از خواب، هیچ چیز از آنهایی که در خواب بود، وجود ندارد. نه اینکه وجود ندارد، اصلاً وجود نداشته است. فقط انسان می‌ماند و اثراتی که از آن خواب، در نفسش نقش بسته است.

دنیا هم دقیقاً همین گونه است. همین که بمیری، بیدار می‌شوی و می‌بینی این همه دویدی دنبال پول و ثروت و مقام و اعتبار و مدرک و ماشین و خانه و موبایل و هزار کوفت و زهرمار دیگر، دنبال توهمات دویده‌ای و مانده‌ای تو و اثراتی که از این دنیا‌طلبی‌ها در نفست نقش بسته است و اصلاً نفست را ساخته است. چشم که باز کنی از خواب دنیا، گویی شبی یا نیمه‌شبی یا بعد از ظهری در برزخ وجود، خوابت برده است و تو غافل که بگذار خوب زندگی کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۴ ، ۰۲:۳۷
ــ ــشــمــســ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۵۱
ــ ــشــمــســ
قبلاً در آن وبلاگ خدابیامرز، در مورد صیرورت أکواری و تکویری عالم، گفته شده بود. در نگاه فیزیکال به عالم، زمین در گردش خود به دور خورشید، همواره یک مسیر تکراری را طی می‌کند اما در تلقی باطنی، در سیر عالم، تکراری وجود ندارد بلکه در قالب یک صیرورت تکویری و أکواری، هر گردش زمین بر گرداگرد شمس ولایت، در کوری فراتر از کور بعد، رخ می‌دهد.



وضعیت اکنون ما، مرحله‌ی آخر است یعنی «آخرین کور». این کور (بر وزن دور)، با شهادت پیامبر اسلام (ص) آغاز شده است و با سقیفه، عاشورا و نهایتاً غیبت کبری، به دوران ظلمت ثانی و جاهلیت مدرن، وارد شده است و با رنسانس و انقلاب صنعتی، انسان را به اعماق هبوط، فرو برده است. جعل نامشروع اسرائیل، نقطه‌ی عطفی است که تاریخ از آن عبور کرده است و زمینه برای بعثت دیگرباره‌ی انسان، فراهم شده است. بعثت امت ایران به امامت حضرت روح‌الله (ره)، آغاز پیچ تاریخی و همان فجری است که صبحی در پی خواهد داشت و اکنون ما در کشاکش این پیچ تاریخی هستیم. خورشید حقیقت، از افق وجود أنفسی و آفاقی انسان، طلوع خواهد کرد و از این پس، تا روزی که حضرت صبح (عج)، چشم همه‌ی ظالمان را در تاریکی فرو برد، غرب و غرب‌سیرتان، تدریجا مضمحل خواهند شد و بوزینگانی که منبر خلافت انسان کامل را غصب کردند و قبله‌ی زمین را به اسارت گرفتند، آخرین تیره از قابیلیان هستند که برابر منادیان آخرالزمانی حقیقت و مدافعان مقام خلیفۀ‌اللهی انسان کامل، صف‌آرایی خواهند کرد و بدون هیچ جنگی إن‌شاءالله، از پهنه‌ی این أرض مبتلا، پاک خواهند شد و زمین را مستضعفان، ذیل ولایت ذریه‌ی حضرت ربط تن و جان خلقت (س)، وارث خواهند شد و مائده‌ی ولایت الله، در زمین پهن خواهد شد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۴۸
ــ ــشــمــســ

آمریکایی‌ها اگر به اندازه‌ی انگلیسی‌ها، خبیث و کثیف و شریر و مکار و موذی بودند، حتماً آنها هم این روزها، از انگلیسی‌ها می‌آموختند و کمتر وراجی رسانه‌ای و سیاسی می‌کردند در مورد بیانیه‌ی لوزان و توافقی که معلوم نیست انجام شده است یا نه! این سکوت انگلیسی‌ها، هم سؤال‌انگیز است و هم مشکوک. انگلیسی‌ها، طبق همان طرح کهنه و البته کارامدشان، عمل می‌کنند: «تفرقه بینداز و فتح کن یا Divide and Conquer». موذیان ساکن جزیره‌ی کوچک و محقر انگلیس، با همین بیانیه و توافق مبهم و نیم‌بند، به دقت دارند میان ما، تفرقه می‌اندازند. جامعه‌ای که پولاریزه شد و آرایش قطبی پیدا کرد، می‌شکند و تکه‌تکه می‌شود.

اهمیت انسجام و جماعت به حدی است که حضرت هارون (ع)، به عنوان نایب حضرت موسی (ع) در دوران غیبت ایشان، پس از رجعت و ظهور ایشان در پاسخ به سوال موسی (ع) که چرا مانع ضلالت بنی‌إسرائیل نشدی؟ مرا تبعیت نکردی یا عصیان أمر مرا کردی؟ می‌فرماید: «إِنِّی خَشیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنی‏ إِسْرائیلَ وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلی‏» ترسیدم که بگویی میان بنی‌إسرائیل، تفرقه انداختی و مراقب قول من نبودی.

تفریق و تفرقه، بسیار خطرناک است و سکوت أمیرالمؤمنین (ع) نیز در آن 25 سال، گویای همین ظریفه است. این روزها، باید به شدت، مراقب جماعت بود و البته این مسئله، به معنای نگفتن انتقادات نیست. محور جماعت، که مَعلَم ولایت است، نباید در همه‌ی شرایط، گم شود و البته این نکته را هم باید در نظر داشت که همه‌ی حوادث این روزهای عالم، در قالب روند الهی کلی «تمییز طیب از خبیث»، تا حد «تَزَیُّل کفار و مؤمنانی که در أصلاب یک‌دیگرند»، رخ می‌دهد که در درون جامعه‌ی ایرانی نیز این تمییز و تمایزی که زمینه‌ی ظهور و نزول عذاب الهی است، رخ خواهد داد اما مسئله این است که ما نباید به تفریق و تفرقه، دامن بزنیم. ما مأمور به جماعتیم اما اینکه افراد، طبق اختیار انسانی، چگونه عمل می‌کنند به خودشان مربوط است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۶
ــ ــشــمــســ

زبان فارسی، یک زبان باطنی است و چه در ساحت مفاهیم و چه در ساحت ترکیبات و جملات ادبی، ذی بطون است و به نظر بنده، به دلیل همین رازآمیزی باطنی، مکمن و منبع تفکر شیعی شده است. پس از درآمیختن با زبان عربی قرآن نیز، اعتلای عجیبی یافته است که حتی زبان عربی نیز به این اعتلا، نرسیده است. زبان عربی، زبان اهل بهشت است و زبان تکلم خدا با أنبیاء و زبان وحی، و اشتباه بزرگی که طبق مشهورات و معروفات رایج زبان‌شناسی، رخ داده، این است که این زبان را مأخوذ از قوم عرب پنداشته‌اند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ فروردين ۹۴ ، ۰۲:۲۸
ــ ــشــمــســ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۱۳:۲۹
ــ ــشــمــســ

اگر تمدن را مابه‌ازای Civilization فرض کنیم، اشتباه بزرگی کرده‌ایم. سیویلیزیشن، محصول غفلت و إدبار انسان از حقیقت است و تمدن، به معنای قرآنی، محصول تذکر و إقبال انسان به حقیقت است. مدینه، جایی است که دین و وحی الهی در آن، محقق شده است و ساختار دینی یافته است و در مقابل آن، قریه، جایی است که بویی از وحی الهی نبرده و منقطع از آن است و مبتنی بر وهمیات بشری، ساختار یافته است. مدینه و قریه، مفاهیمی هستند که بر ظاهر نحوه‌ی حیات انسانی، دلالت دارند و در نسبت با آنها، مفاهیم دیگری قرار دارند که بر باطن حیات، دلالت دارند. باطن مدینه، حضرت است و باطن قریه، بدویت. حاضر و بادی، دو صورت از حیات باطنی انسان هستند که ظهور حاضر و حضرت، انسان را متمدن کرده و مدینه، ظاهر می‌شود و در نسبت با آن، ظهور بادی و بدویت، انسان را سیویلایز می‌کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۴ ، ۰۰:۵۷
ــ ــشــمــســ

به طور کلی، اساس حکومت‌داری در جهان جدید، خصوصی‌سازی است به این معنا که در هر حوزه‌ی اجتماعی، ساختارهای کلانی را تشکیل می‌دهند و اداره‌ی جامعه را در آن حوزه، به آن کلان‌ساختارها واگذار می‌کنند. به طور نمونه، جامعه را به حوزه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی تفکیک کرده و به ترتیب در این حوزه‌ها، اداره‌ی حیات مردم را به حزب‌های سیاسی، رسانه‌ها و نهادهای آموزشی، NGOها، کمپانی‌ها و بانک‌ها و نهایتاً ارتش‌ها، واگذار می‌کنند. حوزه‌ی حاکم بر همه‌ی اینها، حوزه‌ی اقتصاد و سرمایه است که کلان‌سرمایه‌داران و متکاثران ثروت، بر همه‌ی بخش‌های دیگر، سیطره دارند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۲۵
ــ ــشــمــســ

در راه سفر در نوروز، این دو تصویر جالب را شکار کردم:

اقتصاد صلواتی

و ... افتخار من این است که مدافع انقلابی هستم که مخالفانش، جربزه‌شان در این حد است که بروند یک توالت عمومی بین‌راهی در یک جای دورافتاده و به دور از چشم دیگران، پیدا کنند و روی دیوارش، به این مردم، توهین و فحاشی کنند:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۲۳
ــ ــشــمــســ