روحانیون وابسته، ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است. و همیشه این دسته از روحانیون، مورد لعن و نفرین خدا و رسول و مردم بودهاند؛ و ضربات اصلى را به این انقلاب، روحانیون وابسته و مقدسمآب و دینفروش زدهاند و مىزنند. و روحانیون متعهد ما همواره از این بىفرهنگها، متنفر و گریزان بودهاند. من به صراحت مىگویم ملیگراها اگر بودند، به راحتى در مشکلات و سختیها و تنگناها، دست ذلت و سازش، به طرف دشمنان دراز مىکردند؛ و براى اینکه خود را از فشارهاى روزمرهی سیاسى برهانند، همه کاسههاى صبر و مقاومت را یکجا مىشکستند و به همه میثاقها و تعهدات ملى و میهنى ادعایى خود، پشت پا مىزدند. کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمىدانیم، ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند! البته ما مطمئنیم که در همین شرایط نیز آنها که با روحانیت اصیل کینه دیرینه دارند و عقدهها و حسادتهاى خود را نمىتوانند پنهان سازند، آنان را به باد ناسزا گیرند. ولى در هر حال آن چیزى که در سرنوشت روحانیت واقعى نیست، سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و شرک است؛ که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعلههاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستىمان را در جلوى دیدگانمان، به اسارت و غارت برند، هرگز اماننامهی کفر و شرک را امضا نمىکنیم.
امام خمینی (ره) - 29 تیر 1367 - پیام به ملت ایران در سالگرد کشتار خونین مکه