برای حقمان می جنگیم ...
" اگر در آلاسکا مار پیدا شود؛ در ایران هم دریانورد پیدا می شود."
این جمله را من نگفته ام.
این سخن نجوایی است که قریب به صد سال پیش یعنی سال
1907 "لرد کروزن" انگلیسی ، کنار گوش ملکه انگلیس زمزمه کرد.
آن زمان درست زمانی بود که جزیره کوچک انگلیس، افرادی مثل واسکو دوگاما، کریستو کلمب، تاسمان ،ماژلان، سیسیل رودز و دریانوردانی ازین دست را درحوزه تمدنی خود تجربه کرده بود.
لرد کرزن واسکو دوگاما
دانستنش خالی از لطف نیست که هژمونی و امپریالیسم انگلیس برپایه دریانوردی این افراد رقم می خورد. چنانچه که انگلیس توانست بر پایه نظرات ژئو استراتژیک و هیدرواستراتژیک در وزارت مستعمرات و وزارت دریاداری انگلیس از سال 1798 پس از نظریه مالتوس ، آنگونه که از نمودار مقابل پیداست 114 برابر خاک خود را اشغال کند. سرزمین هایی از قبیل : استرالیا، نیوزیلند، کانادا، آمریکا ، نصف قاره آفریقا، سراسر هند و محدوده سرزمینی که ما در آن ساکنیم کشورهای شاخصی است که جزیره ای کوچک به نام انگلیس، آن را به تصرف خود درآورد.
نسبت مساحت کشور ها به مساحت انگلیس
نسبت مساحت انگلیس با هند نسبت مساحت انگلیس با ایران
نسبت مساحت انگلیس با افغانستان نسبت مساحت انگلیس با استرالیا نسبت مساحت انگلیس با نیوزیلند
نسبت مساحت انگلیس با افریقا نسبت مساحت انگلیس با کانادا
نسبت مساحت انگلیس با عراق نسبت مساحت انگلیس با ایالات متحده ی آمریکا
ذکر این نکته نیز ضروری می نماید که بیش از 80% مرزهای دنیا، توسط کشور مذکور کشیده شده است.
لرد کروزن راست می گفت !
وی مقارن با حکومت محمدعلی شاه قاجار در ایران، معاون و وزیرخارجه انگلیس و کارشناس مطالعات منطقه ای ایران ، افغانستان و آسیای میانه بود. و ایران را به خوبی می شناخت. این کارگردان سلطه انگلیس بر ایران، قرارداد 1919 معروف به قرارداد وثوق الدوله (قرارداد تحت الحمایه کردن ایران) را نیز تدوین و عملیاتی نمود.
محمد علی شاه قاجار
در آن زمان از ایران پهناور ، کشوری کوچک و ریز نقش مانده بود و دشتهای ایران جولانگاه گرگهایی گرسنه بود که رمه را بی چوپان یافته بودند.
کشوری خسته،
و زخمی از قراردادهای ننگین !
سرزمینی کهن که هرکس گوشه ای از آن را طمع کرده بود.
نه سپاهی و نه لشکری و نه سیاستمدار مقتدری و نه دریادار فاتحی !
اگر هر انسان مفلوک دیگری نیز به جای لرد کروزن بود ؛ به این نتیجه می رسید که می تواند دریای ایرانی را از ایران بگیرد و نام عمان را بر آن جعل کند.
به هرحال سالها بود که غرب با این کشور منازعه تمدنی داشت. و دریاهایش را باید می گرفتند و به کشوری می دادند که تحت قیومیت خودشان بود.
حالا آن جزیره ی کوچک (انگلیس) بر پایه آن تاریخ عظیم دریایی، تکنیکی ترین و کارآزموده ترین واحد نظامی تفنگداران دریایی (درحوزه نظامی گری دریا اقیانوسی) را دارد. واحد نظامی SBS ( spatial boat squadron) که زیر مجموعه SAS است.
و اما ایران:
اگر چه حق با لرد کروزن بود. اما توجه کنید:
در حال حاضر کل توان نظامی دریایی امروزه ی حوزه تمدنی غرب و آمریکا ، محدود می شود به دو واحد نظامی
1. واحد نظامی SBSکه شامل یک گردان نظامی است.
2. واحد نظامی تفنگداران دریایی آمریکا
که آن هم شامل یک گردان نظامی است.
و در چنین شرایطی پس از نگونبختی دوران سخیف استعمار
ایران اقدام به تاسیس بزرگترین سازمان چریک دریایی دنیا به نام MARITIME GUERILLA نموده است که توان نظامی آنها بالاتر از هردوی آن واحد هاست. ضمن آنکه امروز ایران عزیز واجد سازمان دریانوردی نیز هست.
یادآوری:
لرد کروزون می گفت: " اگر در آلاسکا مار پیدا شود؛ در ایران هم دریانورد پیدا می شود."
آیا اکنون گاه آن نرسیده است که سرزمین ها و دریاهای خود را از بیگانگان این مرز و بوم پس بگیریم؟
حالا که ایران سیادت دریایی خود را در منطقه به اثبات رسانده!
حالا که حجم مبادلات دریایی ایران به بالاترین میزان رسیده آیا نیاز به ایجاد امنیت دریایی و پس گرفتن دریاهای از دست رفته ما نیست؟
آن هم درمقابل عمان!
عمان
کشوری که:
نه قانون اساسی دارد !
نه تفکیک قوا !
نه مجلس !
نه هیچ مجمع انتخابی !
نه دموکراسی !
نه حتی یک حزب رسمی !
و نه نیروی نظامی در خور توجهی !
عمان یک کشور سلطنتی است. محافظه کار است و در سیاست جهانی هیچ نقشی ندارد .
سرزمینی که تا اواخر دوره افشاریه و اوایل قاجار تحت مالکیت ایران بود.!
و از آن ما.
قابوس بن سعید پس از کودتای خود ، در سال 1970 نام مسقط را از آن برداشته و نام عمان را بر آن برگزید .
دوستان و همنوعان عزیز !
نام عمان تنها 38 سال تاریخ دارد !
- وحالا تو !
ای لرد کروزن !
حالا دیگر تو نیستی و به تاریخ پیوسته ای
و ما فرزندان ایران
نام دریایمان، یعنی" دریای ایرانی "(IRANIAN SEA) را که بیش از 100 سال
به انحراف بردی ،
برای همیشه پس گرفتیم. !
نقشه ی امپراتوری ایران عصر ساسانی
نقشه ی "دریای ایرانی" و "دریای کورش"