بلایای مدرنیته () - استاندارد دوگانه و مدرکگرایی
مدرکگرایی، یکی از أمراض مزمن وضعیت مدرن است و تقریباً در همهی نظامات تمدن مدرن مغربی، ظهور و بروزی داشته است. غالبترین وجه آن البته در نظام آکادمیک و ساینتیفیک است و عبور از آن، یکی از وظایف مهم انسانهایی است که دل از این وضع نفسانی انسان بریدهاند و به ساحاتی، فرای و ورای این ساحت میاندیشند. اگر مدرگگرایی و دِگریتیسم (Degreetism) بد است، در همهی وجوه و نظامات بد است و باید با همهی آن، یکسره برخوردی درخور داشت.
نمیشود که به صورت آکادمیک آن که در عناوینی همچون دیپلم و لیسانس و فوقلیسانس و دکترا و دکتر و مهندس، ظهور کرده است، بتشکنانه و آیکونوکلاستیک، حمله شود و به ظهورات آن در نظامات دیگر اجتماعی، کاری نداشت. نمیشود که صورتهای دیگر آن فیالمثل در نظام حوزههای علمیه و مدارجی همچون حجتالاسلام و آیتالله و یا در نظام درجاتی نیروهای مسلح و درجات سرباز و سروان و ستوان و سرگرد و سرهنگ و سپهبد و سردار را با جان و دل، استقبال کرد. اگر بد است، همهجا بد است و مضر و مدرن و اگر خوب است، همه جا.
استاندارد دوگانه در برخورد، همان بلایی را سر افراد و جریانهای مصلح اجتماعی میآورد که بر سر کشور آمریکای جهانخوار آورده است و پهنهی سیاره را تبدیل کرده است به میدان جنگ و توحش و قتل و کشتار. با استانداردهای دوگانه در مواجههی با مظاهر مدرنیته، فقط دیگران را سر کار میگذاریم. نهایتاً نه اصلاحی رقم خواهد خورد و نه اوضاع، بهتر میشود. خداوند در نظام اطاعت ولایی، حتی در اطاعت از پدر و مادر که قبول ولایت آنها، نه یک حد تشریعی که یک أمر تکوینی است، إستثناء قرار داده است و آن را مشروط کرده است و لذا قطعاً در نظامات اجتماعی نیز، این شرط، موضوعیت دارد. مدرکگرایی خوب و بد، موضوعیت ندارد و باید همهی آن را درمان و علاج کرد. درجات باید از درون آدمها بجوشد نه از بیرون و اصلاً اسلام، ماهیتاً باطنی است و چیزی در بیرون وجود انسان نیست که بشود آن را إعمال و تحمیل کرد.
اسلام و ایمان، فقط از درون به
بیرون و از باطن به ظاهر، جاری میشود و حقیقتی است که تحقق باطنی آن در بیرون،
ظاهر میشود. از همین روست که اسلام، با ساخت تکنولوژی و ابزار، جهان را نمیگیرد
بلکه با ساختن و پرورش انسانهای جدید، جهان را تسخیر خواهد کرد و هیچ راه دیگری
هم ندارد و اگر کسانی بر این باورند که با ساخت تجهیزات جدید و تکنولوژیهای بهتر،
اسلام را جهانی خواهند کرد، سراب را عوض از آب گرفتهاند. انقلاب اسلامی، نمونهی
کوچکی از نحوهی بسط اسلام در عالم بود و انقلاب اسلامی، فقط با تربیت انسانهای
جدید و ایجاد تحول در نفوس و عقول انسانها، محقق شد و لا غیر. هر چیزی که ماهیتاً ظاهری باشد، با اسلام جمع نمیشود از جمله مدرکگرایی.