قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

از گذشته تا آینده ...

چهارشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۸۸، ۱۲:۰۴ ق.ظ

  وای بر روزی که تاریخ را برایمان بنویسند به آن گونه که می خواهند و هر چه دلشان می خواهد حذف کنند و هر چه به مذاقشان خوش بیاید به زور بچپانند در تاریخی که یک روزش هم با آن نمی خواند. وای بر روزی که تاریخ انقلاب به یک باره از رحلت پیر فرزانه ی بنیانگذار به دست پخت جاسوسان امنیتی غرب در 18 تیر 78، جهش داروینی داشته باشد.

ما نه به اصلاح طلبی سیاسی (رفورمیسم) تعلق خاطر داریم و نه با اصولگرایی سیاسی (محافظه کاری) عقد اخوت بسته ایم و به همان نسبتی که از ماندن در گذشته و افتخار بی مورد به استخوان های آبا و اجداد حالمان به هم می خورد، از زدن قید 7000 سال تاریخ و تمدن ایرانی و 1400 سال تعهد اسلامی این خاک و بی محابا در زرق و برق خوش اندیشانه ی دهکده ی جهانی آرمانی امریکا غرق شدن، متنفریم.

ما معتقدیم که صلح و اصلاح طلبی، یکی از اصول اساسی اصولگرایی حقیقی است و هر اصلاحی فقط با توجه به اصول پذیربتنی است یعنی قالب و چارچوب اصلاح را اصول می دانیم. این مقدمه ای بود برای اینکه بگوییم با اصلاحات مشکل نداریم بلکه با رفورمیسم سر سازش نداریم و حرف هایمان به معنای تخطئه ی یک جریان در جهت تأیید جریان دیگر نیست.

امروز میرحسین موسوی، پرچمدار جریانی شده است که سال های سال ثابت کرده اند که هیچ تعلق خاطری به اسلام و امام انقلاب اسلامی ندارند و صرفاً امام را در حد همان تعبیر »  میزان رأی ملت است « قبول دارند و استعمال می کنند و فاتحانه در سال های دراز غربت انقلاب، تفکر امام را به موزه ها فرستادند و نگران بودند که نقد تفکر امام دارد دیر می شود. این مسئله شامل همه ی جریان و افراد رفورمیسم نمی شود و بعضی از آنها به راستی اصلاح طلبند.

بحث ما بر سر همان هایی است که انقلاب را از رحلت امام تا فاجعه ی 18 تیر سانسور می کنند تا در کالبد اصلاحات، روح رفورمیسم را بدمند. همان هایی که روزگاری می گفتند تفکر امام را فقط در قالب اندیشه های خاتمی قبول داریم و دنبال می کنیم. همان هایی که امروز بیش از 250 نفرشان از حضیض رادیو فردا و بی بی سی و رادیو زمانه و دویچه وله و VOA به این مردم و این آب و خاک فحش می دهند. همان هایی که دوم خرداد 76 را نقطه ی آغاز انقلاب نرم می خواندند و سوم تیر 84 را نمایش فقر تحلیل مردم ایران و نمی گفتند که در این 8 سال که کشور را در دست داشتند چه بر سر این مردم آوردند که آن شعور سیاسی و انقلابی دوم خرداد تبدیل شد به این فقر تحلیل سوم تیر 84، مگر کشور در چنگال پروژه ی توسعه ی سیاسی شما نبود؟

و اینچنین جای مدعی و متهم عوض شد تا ببینیم که می توان 10 سال از استقلال و عزت و مقاومت این امت و ملت را با تیغ تیز سانسور، سلاخی کرد. 18 تیر 78، نماد تذبذب آنانی بود که به اسم دانشجوی مسلمان و به اسم فرزند ملت، خود را به جنبش دانشجویی سنجاق کرده بودند تا بتوانند منویات ترمینال های امنیتی ـ اطلاعاتی غرب را که در لباس مندرس هیومن رایتز و خانه ی آزادی، بر پا شده بودند، از حلقوم پاک دانشجویان این خطه ی همیشه سبز فریاد بزنند و چه زود دستشان رو شد و دیدیم که در زیر دستکش مخملین این جریان ها، دست چُدنی شیطان بزرگ خودنمایی می کند و فقط تأسف خوردیم.

ماری که این جریان ها از جنبش و جریان اصیل دانشجویی در برابر دانشجویان کشیدند آن قدر زیبا و خوش رنگ بود که سال های سال است در تلاشیم بگوییم که مار را چگونه می نویسند و این روزها است که می توان اصالت را درک کرد. جریانی که با افتخار از لیبرالیسم و فمینیسم و هیومن رایتز و لیبرال دموکراسی حرف می زند، چگونه می تواند میراث دار اسلام و خط امام(ره) و جریان اصیل اصلاحات باشد؟  این تنافضی است که خود این دوستان هم در حل آن وامانده اند و بارها اعلام کرده اند که برای آنکه به رأی مردم نیاز داریم، نباید حرفی بزنیم که با اعتقادات مردم در تضاد باشد و اصلاً مگر ذات روشنفکری چیزی جز پشت کردن به این مردم است؟

آنانی که در 18 تیر 78  که اساساً کسی کشته نشده بود به دروغ می گفتند جنازه های شهدایمان را بدهید تا دفن کنیم، دقیقاً همانانی هستند که به آن فاجعه افتخار می کنند و جالب اینجا است که باز هم این همان ها بودند که موکت های نماز جمعه را آتش زدند و امروز صدایشان و تصویرشان را گهگاهی از رادیوهای غربی و تلویزیون های لس آنجلسی می بینیم و می شنویم.

به هر حال، حذف 10 سال از تاریخ ایران و سنجاق کردن 18 تیر به خط امام(ره)، بی انصافی عجیبی را نیاز دارد و ما متأسفیم که این اتفاق در پناه وجهه ی ساده ی مهندس موسوی و عبای شکلاتی همان کسی رخ می دهد که بعد از 3 تیر 84 و در جمع اعضای یکی از احزاب رفورمیسم گفته بود مردم ایران فقر تحلیل دارند و این به زبان خودمان یعنی مردم ایران نمی فهمند. تاریخ را اگر ننویسیم برایمان می نویسند آن گونه که باب طبعشان است.

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۸/۰۳/۱۳
ــ ــشــمــســ

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی