تکنولوژی، محصول تفکر فلسفی و تقرب انتزاعی به وجود است و عالم تکنواوژیک، عالمی است که ظاهر آن، نسبت به باطن آن اصالت یافته است تا غایت نفس أمارهی انسان یعنی تصرف در عالم به قصد تمتع و تلذذ بیشتر، متحقق شود. وقتی ظاهر چیزی، اصالت پیدا کند و باطن آن، انکار شود، زمینهی «تجاوز» به آن، فراهم میشود و دیگر انسان از هر راهی و از هر روشی برای تصرف در آن چیز، استفاده میکند چرا که باطن آن شیء، انکار شده است. نسبت تکنولوژی و عالم وجود، یک چنین نسبتی است و چون انسان مدرن، مبتنی بر سیر تدریجی تطور فلسفی، به جایی رسیده است که به عالم غیب، کافر شده و باطن عالم را انکار کرده و از آن غافل شده است، به جایی رسیده است که زمینهی ظهور تکنولوژی را فراهم کرده تا به هر نحوی که میشود، به عالم، تجاوز کند.