قرن حضور

مجالی برای فراز آمدن از خویشتن، و فارغ از تعلقات و مشهورات، به دیگر گونه اندیشیدن. حمد و سپاس خدای را که ما را در مسیری قرار داد که در مصیر باشیم إلی الله...
طبقه بندی موضوعی

۱۷ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

حضرت امیر علیه السلام، روی قبر سلمان محمدی (فارسی) نوشتند:

بدون هیچ زاد و توشه ای از حسنات و قلب سلیم بر شخص کریمی وارد شدم.

و در پیشگاه کریم بردن زاد و توشه زشت ترین کار است...

(البته شاید منظور حضرت این است که هیچ توشه ای نبردم جز قلب سلیم)


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۲ ، ۱۳:۲۵
ــ ــشــمــســ

چند روزی است که جریان خاصی، به قصد تخریب جریان انقلاب اسلامی و ایجاد تفرقه در میان نیروهای اصلی انقلاب اسلامی، کلیپی را از استاد عباسی در فضای سایبر منتشر کرده است که در آن بخش مقطوعی از صحبت های ایشان را که در نقد بدعت های عزاداری و به حاشیه رفتن اصل حرکت حسین علیه السلام و محوریت شخصیت امام حسین علیه السلام، آن هم در سال 1385 ایراد شده است، برداشته اند و عَلَم کرده اند به اسم توهین به حضرت رقیه (س).

دغدغه ی چنین جریان هایی در هیچ کجای تاریخ، حفاظت از حقیقت ولایت و امامت نبوده و فقط با طرح چنین مسایلی، می خواهند دایه ی مهربان تر از مادر شوند و هدفشان این است که جریان های اصلی انقلاب، دو دسته شوند و بر سر این به جان هم بیفتند، یک عده بگویند «توهین شده است» و یک عده بگویند «توهین نشده است» و نتیجه ی آن، پخش تخم نفاق و کینه در میان امت.

برای شناخت ریشه ی این جریان و جلوگیری از ایجاد تفرقه، و افشای این جریان ها، کافی است فقط عقبه ی آقای یثربی را در کاشان بشناسید. در اینجا فقط چند عکس:

این تصویر، مربوط به همان آقای یثربی است که در کلیپ مذکور، صحبت می کند:



و حالا باز هم همان شخص در این تصویر:




حالا درخواست اساسی و مطالبه ی اصلی ما این است که این دوستان یثربی در کاشان، به صراحت نظرشان را در مورد حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله تعالی) و آثار ایشان اعلام کنند! البته از سوی دیگر، باید دید که چه ربطی بین هیأت دیوانگان حسین کاشان و این افراد وجود دارد؟ راستی چرا این افراد که اینگونه به بهانه ی توهین به حضرت رقیه (س)، آشفته شده اند، از توهین های عجیب و غریب عاشورای 88 به امام حسین علیه السلام، آشفته نشدند؟ و همین طور از توهین ها و فحاشی های سال های نه چندان دور در روزنامه های زنجیره ای و از توهین چند وقت پیش روزنامه ی حامی دولت موسوم به اعتدال به حضرت امیر علیه السلام؟





۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۲ ، ۱۳:۱۳
ــ ــشــمــســ

یکی از معضلات جهان امروز، زندگی های آنلاین است. Onlife یا Online Life، یکی از معضلات فرهنگی این روزهای بشر است. برای وقوف به ابعاد خطرناک این مسئله، می توانید ویدئوی زیر را دانلود کرده و ببینید:

 


دانلود

تمام اطلاعاتی که از یک فرد به صورت آنلاین، منتشر می شود، می تواند به توسط Data Brokers یا Information Brokers و در واقع همان دلال های اطلاعات، مورد سوء استفاده قرار بگیرد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۲ ، ۱۰:۳۸
ــ ــشــمــســ

سوال مهمی که در پست قبل به آن جواب داده نشد این بود که چرا آمریکا حاضر به امضای توافق نامه شد؟ در واقع، باقی چند کشور عملاً مهره ی بازی اند و نه بازیگر و فقط دولت استکباری آمریکا و رژیم نحس و نجس صهیونیستی هستند که به عنوان بازیگر در سمت دیگر میز قرار دارند. آیا سگ هار منطقه، دلش برای دولت روحانی سوخته است و برای ایجاد انشقاق در میان خطوط مردم ایران، تن به این امضاء داده است؟ چرا در این مقطع زمانی، تن به توافق نامه دادند مشرکین عالم؟ دلیل عمده، همین جو توهمی است که در کشور ایجاد شده است.

 

دشمن توافق نامه را با این دولت امضا کرد چرا که می خواست به مردم ایران این پالس را بدهد که ما خواهان استقرار این جریان سیاسی و مخصوصا اعتقادی در ساختار قدرت ایران هستیم. آمریکا این پیام را به ایرانیان داد که اگر این دولت و این جریان سیاسی و مخصوصا اعتقادی در قدرت بماند، ما تحریم ها را هم کم می کنیم. اصلا دعوا بر سر دادن یا ندادن حق غنی سازی به ایران در توافق نامه، یک دعوای زرگری است. حالا چرا دشمن مشرک ما دوست دارد که این جریان در قدرت ایران بماند و حفظ این جریان را در قدرت، به قیمت امضای توافق نامه با ایران، خریداری می کند؟

جواب خیلی سخت نیست، برای اینکه دشمن مبتنی بر پالس های خائنانه ای که در یک سال اخیر از داخل کشور گرفته است می داند که این جریان است که «با اسرائیل سر جنگ ندارد»، می داند که این جریان است که حاضر است شعار مرگ بر آمریکا را حذف کند، این جریان است که ساختار و نظم موجود جهانی را مبتنی بر کدخدایی شیطان بزرگ، به رسمیت شناخته است و این جریان است که به دنبال طرح جایگزین اداره ی عالم و مدیریت مشترک جهانی نیست.

آمریکایی ها، چیدمان استراتژیک خود را مبتنی بر یک ضرب المثل افغانی، طراحی کرده اند: «IF you deal in camels, make the doors high» حالا با استراتژی کهنه ی «ساخت درهای بلند، Building High Doors» به میدان آمده اند تا ایران را ببلعند. آمریکا در تجربه ی سال های نه چندان دورش، با چین، نه بر سر آرمان های مشترک، که بر سر منافع مشترک به توافق رسیده است و حالا با تکرار همان پارادایم استراتژیک، می خواهد با جریان سکیولار و غرب گرای داخل ایران بر سر همان منافع مشترک به توافق برسد. چون می داند که اگر این جریان در قدرت ایران باقی بماند، کدخدایی آمریکا نیز خدشه ای بر نخواهد داشت.

صحنه ی کاذب، مسئله ی توافق نامه است و صحنه ی اصلی، یک فتنه و محک بسیار پیچیده و عمیق است. کار به جاهای باریکی کشیده شده است و در آینده از این هم باریک تر خواهد شد. گرگ ها لباس میش خواهند پوشید. کسانی که اعتقادی به مقاومت و استقامت و شهدا و دفاع مقدس و ولایت ندارند، این روزها شده اند منادی مقاومت و ولایت مداری و چهره ی حقیقی خود را در پس عنوان ولایت و دیدار با خانواده ی شهدا و سخنرانی در جمع بسیجیان و دم زدن از شهدا و بسیج و مقاومت پنهان می کنند. تشخیص، سخت و سخت تر خواهد شد و این شرایطی است که جریان سکیولار داخلی، با تجربیات دوره های گذشته ایجاد کرده است. قرآن بر سر نیزه ها خواهد رفت تا کار به حمکیت کشیده شود و وای بر ما اگر علی روزگار ما، تن به حکمیت ناروای اشعری ها بدهد.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۲ ، ۰۸:۵۱
ــ ــشــمــســ

در مورد توافق نامه ژنو 3، اگر البته فردا آقای روحانی نگویند این توافق نامه نبود و بیانیه بود و حقوقی نبود و فلان و بهمان، باید به این نکته توجه کرد که چرا آمریکا حاضر به امضای آن شد؟ در واقع، باقی چند کشور عملاً مهره ی بازی اند و نه بازیگر و فقط دولت استکباری آمریکا و رژیم نحس و نجس صهیونیستی یا سگ هار منطقه هستند که به عنوان بازیگر در سمت دیگر میز قرار دارند. آیا سگ هار منطقه، دلش برای دولت روحانی سوخته است و برای ایجاد انشقاق در میان خطوط مردم ایران، تن به این امضاء داده است؟ اصلاً مگر محتوای توافق چیست؟ آیا حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته شده است؟

روایت جان کری و محمد جواد ظریف البته متناقض است! یکی از این دو نفر «خلاف واقع» می گوید. همان طور روایت رئیس دولت ایران و آمریکا نیز، یکی از دو نفر روحانی و اوباما نیز «خلاف واقع» می گوید.

خروجی گفتگوهای ژنو 3، Joint Plan of Action یا طرح مشترک اقدام بود. طرحی که مبتنی بر آن، هر دو طرف، متعهد و ملتزم به مفادی شده اند. ساختار روندی که برای فرایند کنش میان طرفین در این طرح ارائه شده است، شامل یک Comprehensive Solution یا راه حل کلی می شود که سه بخش اصلی دارد: First Step یا گان نخست، Additional Steps یا گام های الحاقی و Final Step یا گام نهایی.

در التزامات و تعهداتی که برای 6 ماه آینده و در قالب گام نخست طراحی شده است، هیچ خبری از تثبیت حق غنی سازی جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد و متأسفانه حرف های جان کری درست است.

هدف مذاکرات، دستیابی به یک راه حل کلی برای تضمین صلح آمیز شدن برنامه هسته ای ایران است:

The goal for these negotiations is to reach a mutually-agreed long-term comprehensive solution that would ensure Iran's nuclear programme will be exclusively peaceful.

در ادامه، تاکید می شود که در قالب این راه حل کلی و نه گام نخست، (که این راه حل کلی، شامل گام نهایی هم می شود)، ایران می تواند از حق انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز تحت شرایط NPT، لذت کامل ببرد.

This comprehensive solution would enable Iran to fully enjoy its right to nuclear energy for peaceful purposes under the relevant articles of the NPT in conformity with its obligations therein. This comprehensive solution would involve a mutually defined enrichment programme with practical limits and transparency measures to ensure the peaceful nature of the programme.

با زیرکی کامل، اشاره ای به Right to Enrichment نکرده اند و در قالب این دو جمله، جوری موضوع را پیچانده اند که ظریف هم در مصاحبه مطبوعاتی، مجبور شد به تفسیر آمریکا از NPT، بپردازد چون می دانست گیر کار کجاست! اولاً مسئله ی غنی سازی را، در گام نخست اصلا به رسمیت نشناخته اند و تمام تلاششان را برای تحدید غنی سازی به کار گرفته اند و ثانیا مسئله را به راه حل کلی و پس از انجام گام نهایی حواله داده اند تازه آن هم با یک ادبیات هرمنوتیک.

در ادامه و در تبیین عناصر گام نخست، ایران باید تعهد بدهد که «داوطلبانه» از «حقوقش» کوتاه می آید و غربی ها باید تعهد بدهند که «داوطلبانه» از «شدت حرف ها و کارهای زورشان» می کاهند:

عملاً نطنز و فردو حداقل در 6 ماه آینده، راکد خواهند بود و مجتمع اراک رسماً با این تعهدی که داده اند، تعطیل خواهد بود:

Iran announces on concerns related to the construction of the reactor at Arak that for 6 months it will not commission the reactor or transfer fuel or heavy water to the reactor site and will not test additional fuel or produce more fuel for the reactor or install remaining components.

ایران اعلام می کند که برای رفع نگرانی­ های مربوط به احداث راکتور اراک برای شش ماه به راکتور سوخت تزریق نخواهد شد، یا آب سنگین را به سایت راکتور منتقل نمی­ کند و سوخت جدید را آزمایش نکرده یا سوخت بیشتر برای راکتور تولید نخواهد شد و تجهیزات اصلی باقی مانده نصب نخواهد شد.

غربی ها، هر جا که امتیازی گرفته اند یا مسئله ای را ملتزم شده اند، برای جلوگیری از تفسیر متعدد، مطلب را در پانویس، توضیح و تحدید کرده اند و ای کاش که تیم ایران هم، از این تحدیدها استفاده کرده بودند تا تفسیرشان از مسئله ی ساده ی غنی سازی و مجتمع اراک، با طرف مقابل، متناقض نباشد.

تحریم هایی که در حوزه های پتروشیمی، طلا و فلزات گرانبها، تعلیق شده اند، مشکلی که دارند این است که تا کمیسیون مشترک مجری این توافق نامه شکل بگیرد و شرکت های ایرانی بروند دنبال مشتری و بازاریابی و قرارداد و ...، 6 ماه تمام شده است. تهعد تصویب پروتکل الحاقی نیز از آن بندهای عجیب ماجرا است که تعهد داده اند در راه حل کلی، تصویب و اجرایی شود! پولی هم که در بند نخست عناصر تعهدات طرف کفار، قرار شده است به ایران بدهند، در بند هشتم (کانال مالی)، گفته اند که از همان پول، کانال مالی ایجاد می کنند برای جریان پول از داخل ایران به خارج!

آخرش هم گفته اند به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام نهایی، با برنامه هسته ­ای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهسته ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد، یعنی «وعده ی سر خرمن»!

Following successful implementation of the final step of the comprehensive solution for its full duration, the Iranian nuclear programme will be treated in the same manner as that of any non-nuclear weapon state party to the NPT.

بالاخره بعد از این همه دعوا و جنجال، قرار است برنامه هسته ای ایران، مثل بقیه کشورها، ذیل قوانین آژانس قرار بگیرد یا محدودیت ها و شرایط برنامه ایران را کسان دیگری باید تعیین کنند چون گفته اند که راه حل کلی متضمن یک برنامه غنی سازی باشد که توسط طرفین تعریف می­ گردد، برنامه ­ای که شاخصه ­های آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهای عملی، با محدودیت­ های مورد توافق در خصوص دامنه و سطح فعالیت­ های غنی سازی، ظرفیت غنی سازی، محل­ هایی که در آن غنی سازی انجام می­ شود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای دوره زمانی که مورد توافق قرار می­ گیرد، تعیین می­ گردد.

Involve a mutually defined enrichment programme with mutually agreed parameters consistent with practical needs, with agreed limits on scope and level of enrichment activities, capacity, where it is carried out, and stocks of enriched uranium, for a period to be agreed upon.

به طور کلی، به نظر می رسد سازمان مقاومت و استقامت، ترک برداشته است و سایت های نظنز و فردو، از چند ماه قبل، عملاً به حالت رکود و تعطیل کشیده شده است و شاید یکی از دلایل شکست ژنو 2 و سفر آمانو به تهران، برای تأیید این تعلیق و تعطیل محرمانه بود تا در این دور، توافق نامه، امضا شود. به نظر می رسد که هم آمانو مأموریتش را خوب انجام داد و هم آن چند نفر نماینده ی صندوق بین المللی پول که بی صدا آمدند و اطلاعات استراتژیک اقتصاد ایران را بردند و دولت به مردم گزارش نکرد و هم سپ بلاتر.

این توافق نامه، یک پیام مخفی هم به غربی ها داد، اینکه علیرغم ادعاهای مقامات ایرانی مبنی بر اینکه تحریم ها ما را به میز مذاکره نکشاند، اتفاقا تنها چیزی که بر سرش معامله شده است، بالا و پایین شدن تحریم ها است و انگار اصلا دغدغه ی تیم مذاکره کننده، مکتوب شدن دقیق حق غنی سازی نبوده و فقط دنبال دستکاری در تحریم ها بوده اند.

نکته ی آخر - یک قیاس عجیبی هم می کنند بعضی ها این روزها مابین این توافق نامه و صلح حدیبیه که واقعا از سر غفلت است. پیمان حدیبیه، شخصا توسط ولیّ جامعه ی اسلامی منعقد شد نه توسط وزیر امور خارجه اش. در مجموع هم، صحنه ی کلی منازعات، همچنان در جهت پیروزی جریان حق در عالم، نظم یافته است...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۲ ، ۰۸:۰۸
ــ ــشــمــســ

فرهنگ سازی در جهت اصالت دادن به سود و پول در زندگی، یکی از خط های ثابتی است که در همیشه ی تاریخ، محور عمل شیطان و شیطانیان بوده است. امروز نیز، این فرهنگ سازی مرکانتیلیستی که در جهت تولید انسان های مرچنت (Merchant) و سودمحور حرکت می کند، از طریق بازی های مختلف و از سنین کودکی انجام می گیرد. غایت انسان مدرن، تصرف در طبیعت به قصد تمتع بیشتر و بیشتر است و همه چیزش در خدمت همین غایت و آرمان، تفسیر و تنظیم می شود.

اگر سه دسته بازی های در دسترس کودکان را بررسی کنیم به نتایج جالبی می رسیم:

دسته ی نخست، آن بازی های به اصطلاح فکری که به صورت فیزیکی بازی می شوند مانند عمو پولدار:





دسته ی دوم، بازی های کامپیوتری و موبایلی که مسیر بازی، سرشار از سکه هایی است که باید توسط کاراکتر بازی، جمع شوند مانند سوپرماریو در گروه بازی های کامپیوتری ساده و Subway Surfers در گروه بازی های اندروید:

 

 

دسته ی سوم، بازی های کامپیوتری که میزان امتیازات کسب شده بازیگر، با دلار و پول، سنجیده می شود، مانند Farmscapes و ...:


نکته ی مشترک همه ی این بازی ها، این است که باید از ابتدا تا انتهای بازی، تمام تلاش شما معطوف به جمع آوری و تکاثر پول و ثروت باشد. انسانی که تمام روزهای کودکی اش و بزرگسالی اش را در این بازی ها، به دنبال پول و سود دوید و بالا و پایین پرید و بارها سرش را به آجرها کوبید و آدم کشت و وام گرفت و سر دیگران کلاه گذاشت و دروغ گفت و هزار معصیت دیگر کرد که فقط پول در بیاورد، مگر ممکن است که غایتش در زندگی شخصی، دست یافتن به مقام بندگی خدا بشود؟ این آدم را مگر می توان به حسین گونگی، دعوت کرد؟
این فرهنگ سازی غلط و تدریجی و نرم، بنیان خدامداری انسان را هدف گرفته است و باید برای آن فکری کرد. باید به فکر بازی های جایگزین بود. این پدیده ی خطرناک یا Gamoney، انسانیت انسان را هدف گرفته است و هدفی ندارد جز دامن زدن به طمع انسان.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۹۲ ، ۱۰:۴۲
ــ ــشــمــســ

کتاب «1999: پیروزی بدون جنگ»، نوشته ی ریچارد نیکسون، 37مین رئیس دولت آمریکا، حرف های جالبی دارد که در فصل پنجم و مباحث مربوط به مذاکرات شوروی و آمریکا، آن قدر نکات و ظرایف دقیقی از مذاکره گفته شده است که شاید بهترین متنی باشد که بایستی حتما اعضای تیم مذاکره کننده ایران، به دقت آن را مطالعه نمایند.

  

اما مسئله در این مطلب، مذاکره نیست بلکه اعترافات دقیق و عمیق رئیس دولت شیطان بزرگ است در باب ماهیت انقلاب اسلامی ایرانیان. در صفحه ی 339، نیکسون معتقد است:«در بسیاری از نقاط جهان سوم و به ویژه در جهان اسلام، رفاه به تنهایی کافی نیست. ایران یک نمونه است. افسانه ای که درباره ی انقلاب ایران گفته می شود این است که این انقلاب از فساد شاه و سرکوب پلیس و فقر توده ها ناشی می شد؛ این دیدگاه غلط است. در حکومت شاه، وضع ایران از تمام کشورهای منطقه، سوای اسرائیل، بهتر بود. مردم آن، جزء تحصیل کرده ترین مردم منطقه بودند. من به خاطر دارم، شاه در سال 1979، اندکی قبل از اینکه به مصر برود و در آنجا بمیرد، در مکزیک به من گفت: ده ها هزار دانشجو را به کالج های ایالات متحده فرستاد تا فقط بازگردند و به انقلاب علیه وی بپیوندند.

انقلاب ایران در ظاهر جنبه ی ضد استبدادی داشت، اما در واقع انقلابی بود علیه مدرنیته و ارزش های غربی. این انقلاب، همان قدر که از کاپیتالیسم (سرمایه گرایی) تنفر داشت، از کمونیسم نیز متنفر بود. هر دو را به مانند دو روی یک سکه ی ماتریالیسم (مادی گرایی) می دید. جوانان از این انقلاب حمایت کردند، نه برای اینکه خواهان آزادی، شغل، مسکن و لباس بهتر بودند؛ چون چیزی را می خواستند تا به آن بیش از ماتریالیسم معتقد باشند.

پس از انقلاب، مردم ایران همان چیزی را به دست آوردند که انقلاب، قول داده بود. اینکه آنها تصور می کردند به چه چیزی دست خواهند یافت کاملا روشن نیست، اما جای انکار نیست که انقلاب اسلامی، یک انقلاب واقعی اندیشه ها را ارائه داد و آنها، آن را با عشق و ایمان پذیرفتند.»

این حرف ها، جدید نیست اما شنیدنش از دهان رئیس دولت استکباری شیطان بزرگ، از آن اتفاقاتی است که ساعت ها نیاز به تحلیل و بررسی دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۲ ، ۰۵:۴۹
ــ ــشــمــســ